من نمیکردم
خواهرشوهرمن کرونا داشت من چندبار زنگ زدم حالشو پرسیدم بچه کوچیک دارم نتونستم براش غذا ببرم
بعد یه مدت زنگ زد گلایه که چرا برادرم بهم زنگ نزده حالمو بپرسه فقط اون جاری بزرگه برام طغذا و میوه دارو حتی فرستاد
من بابت غذا اصلا به روی خودم نیاوردم ولی احوالپرسی دو ناراحت شدم گفتم من که چندبار زنگ زدم از طرف شوهرمم بوده دیگه
حالا خودش اصلا نه مناسبتا نه استوری هیچی و هیچی به روش نمیاره حتی فوت مادربزرگم