تو تاپیک یدونه مونده ب اخرم توضیح دادم جیشده من امروز تو خونم نشستم با کسیم کار ندارم خواهرشوهرم زنگ زده دستگاه فشارو بیار مامانم حالش بده از دست تو ـ. دستگاه فشارو بردم مادرشوهرم میگه اگه یه بلایی سر دخترم بیاد پدرتو درمیاریم از اونر خواهر شوهرم مثل سگ وحشی پرید حمله کرد بهم من هیچی نگفتم فقط رفتم بعد الان شوهرم رفته سر بزنه گفته ازدست زنت فشارم رفته رو 17 درووووووووغ میگه بعد شوهرم گفته بریم دکتر گفته نه شلوغه نمیام ترسیده دروغش دربیاد اونوقت منه بدبخت سه روز از دستشون فشارم رو 16/18 صدام درنمیاد
خدا نگذره واقعا که اینحوری شوهرمنو ازم سرد میکنن