گفتم با همکار متاهلم دوست بودم و خبر نداشتم و یه بار گفت متاهلم و دیکه به من زنگ نزن از اون شب دیگه بهم زنگ نزدیم حتی پیام های کاریمونم کم کردیم نگین بلاک کن چون نمیشه همکاریم و یه پروژه مشترک داریم مجبوریم جلسه بزاریم و پیام بدیم خلاصه جلسه داشتیم این اقا نیومد بعد به من زنگ زد گفت تو جلسه چه خبر بود منم خیلی رسمی صحبت کنم گذشت فردا شبش ساعت ۱۲ شب زنگ زد من خواب بودم حتی نفهمیدم شماره اونه فقط جواب دادم خیلی راحت باهام حرف زد گفتم من خواب بودم الان نمیفهمم چی میگم گفت باشه بخواب فردا زنگ میزنم الان واقعا نمیدونم چرا زنگ زده نمیدونم چطور برخورد کنم که دیگه غیر کار زنگ نزنه من واقعا دوسش دارم اما تا وقتی که نمیدونستم متاهله نه الان نمیخوام زن خرابی باشم که زندگی بهم میزنه کاش زودتر این کار تموم شه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزیزم آفرین به شما که زندگی خراب کن نیستی اون آقا را دوست نداشته باش درست فکر کن اگر آدم خوبی بود واقعا این کارو میکرد اون حتی ممکنه تو دوستی با توهم بهت خیانت کنه
دوست دارم مردم با هم مهربون باشند .از این همه خشم میترسم
ولی واقعا خیلی حس بدیه یکی رو دوس داشته باشی اما بعدش بفهمی متاهله🥲😑
دخترخواهرشوهرم بایه پسری دوست بودیک سال رفت وامد داشتن خونه هم پسر پدرومادرش از دست داده بود تنهازندگی می کردتا چندروزپیش یه دختر جوون با پدرش اومدن خونه پدرشوهرم بعدفهمیدیم پسر زن داشته نگفته