در اسطورة مزدیسنی پس از آفرینش مادی اهریمن و دیگر دیوان (کماریکان) به گیتی و آفرینش اهورایی هجوم میبرند و در این تازش کیومرث کشته میشود و از تن او بخشهای گوناگون جهان درست میشود. بنا به روایت بندهشن، از نطفه او یا از زهری که از نطفه او حاصل میشود (بنابر روایت زادسپرم) پس از چهل سال شاخهای ریواس میروید. این دو همسان و همپالانند. تنشان در کمدگاه چنان به هم پیوند خورده است که تشخیص نر و مادهبودن هرکدام امکانپذیر نیست «سپس هر دو از گیاه پیکری به مردم پیکری گشتند و آن فره به مینویی در ایشان شد که روان است» آنگاه اورمزد اندیشههای اورمزدی را به آنان تلقین میکند. بدین عبارات «شما تخمة آدمیان هستید؛ شما نیای جهان هستید؛ من شما را بهترین کاملاندیشی بخشیدهام. نیک بیندیشید، گفتار نیک بگویید و کردار نیک ورزید و دیوان را مستایید»
. این دو را باید نخستین انسانهای واقعی از دیدگاه اساطیر مزدیسنی به حساب آورد و گویا در این داستان قرار بود کیومرث قربانی میشود تا از نطفة او بدینگونه نسل انسان تداوم یابد.
در آفرینش مزدیسنی شکلگیری جسم و روان آدمی به دو گونه دیده میشود: نخست، آفریدن جهان (تمام موجودات) بهصورت مینوی و پیش از هر جسمی را شاهد هستیم. همانطور که در بخش مربوط به اسطوره مشی و مشیانه آمده است، جسم برای روح آفریده شده است، نه روح برای جسم. دوم در آمدن روان به کالبد گیاهی مشیه و مشیانه است که پس از آن بهصورت انسانی درآمدند. «و میان آنها روان به مینوی داخل شد و از گیاه پیکری به مردم پیکری تغییر یافتند»