خواب دیدم ک فامیلامون همشون بودن مشکی پوشیده بودن منو بردن بجایی جلوی یه در بود از این درای ک بیشتر شبیه حفاظ معمولا واسه قبرستونا میزارن بهم گفتن ک برو اینجا من نمیرفتم میگفتم میترسم اونجا سگ داره من از اون سگ میترسم بد شوهرم گفت نترس من قبلا رفتم پیشه اون سگ کاریت ندارم خلاصه رفتم داخل درو بستن بجایی بود مثله کوه ک انگار پایین کوه خانوادم بودن همه مشکی پوشیده بودن اون بالای کوه یه عالمه اقا بود ک سفید پوشیده بودن پشتشون بهم بود من هرچی میدوییدم برم پیشه اونا بهشون نمیرسیدم نشستم داشتم گریه میکردم یهو یه آقای ک کلاه سبز داشت اومد گفت چیشدع گفتم میترسم میخوام برم خونمون برم پیشه مامانم ولی هرچی میدوام نمیتونم برم پیشه مامانم گفت کسایی ک میان اینجا دیگه نمیتونن برن خونشون ....گفتم پس میخام برم پیشه اون مردا اون بالا یه چیزی مثله چوب بود بهم داد گفت اگه میخوای بری پیش اون باید اینارو بشکونی زمینو بهم نشون داد ک پره قبر بود انگار اونجا قبرستون بود گفت اینا هرکدوم خونه های یکی از اون مرداس بشکون بزار برن تو خونه هاشون...بد این مرد رفت من همه قبرارو شکوندم فقط یدونه قبرو یدونه از اون مردا اون بالا موندن بود هرکاری میکردم این قبره شکسته نمیشد دوباره اون مرد کلاه سبز اومد گفت چیشدع گفتم هرکاری میکنم این شکسته نمیشه من میخام برم پیشه اون اقاعه اون بالا گفت نمیشه باید اینم بشکونی تا بتونی بری گفتم من همرو شکستم این نمیشه گفت ببین این خونه باباته تو یه گناه کردی اون گناهت پاک بشه میتونی بری پیششو این قبرم شکسته میشه گفتم من گناهی نکردم گفت یکیو نفرین کردی اون باید پاک بشه و دیگه بیدار شدم...
بابامم ۸ساله ک فوت کرده ...
میشه بگی تعبیرش چیه ینی من میمیرم😐