من تازه عقد کردم بعد خواهرم عاشق یه پسره شده از فامیل ک اصلا شخص مناسبی برای ازدواج نیست و همین الانشم ب خواهرم خیانت میکنه ولی اون کوره ونمیبینه خواهرم بخاطر پسره با بابام و من کلا دعوا گرفت افتضاح جوری ک تو حیاط جیغ میزد همه ریخته بودن بعد نزدیکچند ماه رفته بود خونه فامیلامون چون دعوا گرفته بود بماند پیش کسایی رفته بود ک باما بد بودن
بعد الان اومده خونه ولییی یجور دیگ داره دیونم میکنه انقده بی ادب شده هرچی دلش میخاد میگ فک کنم از حسادته ک منو شوهرم میبینه ، مثلا شوهرم یچی بخره چون میدونه اون خریده میک نه من این دوست ندارم یانه من نمیخورم اینو بابا تو بخر، یا مثلا میگم بریم امروز بیرون جلو شوهرم هیچ خجالت نمیکشه میک تو دیگ چزا بیای تو الان یه خونواده جدا داری ، یا مثلا هی میکه تو م میخای بری از این خونه ، بفهمه ما یکاری کردیم یا یچی خریدیم یه ایرادی میزاره خصوصا سر غذا ک هستین
امروز شوهرم رفت کباب زد میگ سر سفره این ذغالش نگرفته خودم بو نفت میده
اصلا اشغاله روز عقدم باهام قهر بود سفره عقدم لقد زده بود اینم از الاتش ک اعصاب خورد میکنه با خرفاش و کاراش
خیلی خیلی کارا میکنه و من واقعا خجالت میکشم
از چشم شوهرم ک افتاده و حقم داره شوهرم
نظرتون بگین