2777
2789

سلام

یه سوال دارم

رابطه بچه هاتون باهاتون چجوریه؟ مثله قبله؟

من سه ماه دیگه پسرم دو سالش میشه دیگه باید بگیرمش 

آره چه ربطی به رابطمون داره،مثل قبلیم

‏«ما فاتَكَ لم يُخلق لكَوما خُلِقَ لكَ لن يفوتكَ!»آنچه را از دست دادی برای تو آفریده نشده و آنچه برای تو آفریده شده است را هرگز از دست نخواهی داد...
آره چه ربطی به رابطمون داره،مثل قبلیم

من میترسم پسرم دیگه بغلم نیا، الان هر دفعه میاد برای شیر میاد شیری نباشه برای چی بیاد، بیشتر خودم افسرده میشم ازین حالت

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

به زور و دعوا و ترسوندن و اینها نباید بکنی باهاش 

الان تو یک تایپیک دیگه گفتم من باهاش حرف میزدم و یواشکی آبلیمو میمالیدم دوتا میک میزد میدید تلخه میرفت 

بوسش میکردم میگفتم نمیدونم چرا تلخ شده 

کم کم تو د سه روز قشنگ میاد میبینه هر دفعه واقعا تلخه دیگه نمیخواد 

به زور و دعوا و ترسوندن و اینها نباید بکنی باهاش  الان تو یک تایپیک دیگه گفتم من باهاش حرف میز ...

شبا چجوری از شیر گرفتیش؟ با گریه هاش چحوری کنار اومدی؟اصلا چند ماهشه؟

شبا چجوری از شیر گرفتیش؟ با گریه هاش چحوری کنار اومدی؟اصلا چند ماهشه؟

الان پسرم سه سال و نیمه است 

ولی با بغلکردن و را رفتن و رو پام لالایی میدادم بهش چایی نبات میدادم 

البته که فقط آب خالی درسته ولی پسرم آب خالی نمیخورد

خلاصه تا هفته درگیری داری ولی خدایی آخرشم اذیت میکنن با دندوناشون

راستیبرایدردسینه هم سینه هاتو با روسری محکم ببند که هم بچه تحریک نشه هم زودتر خشک بشه

قرص هم داره برای خشک شدن شیر 

چون بمونه عفونت میکنه 

خودت هر آخر شب برو کمی تو حمام یا روشویی دسشویی جایی با آب گرم تخلیه اش کن


پسر من خیلی وابسته بود . شب تا صبح چندین بار بیدار میشد 

روزا جرأت نداشتم بشینم تا میشستم شیر میخواست 

با توکل به خدا سوره ی بروج رو خوندم و  اول شیر روز رو قطع کردم 

دو روز چسب برق مشکی زدم . وقتی دید اولش خنده اش گرفت بعد بدش اومد لباسم رو کشید پایین که نبینه 

ده روز به همین منوال بود روزا شیر نمیدادم و شب موقعی که خواب بود و هشیار نبود شیر میدادم که تجمع نکنه توی سینه  . وقتی ده روز گذشت شب آخری که شیر دادم در حین شیر دادن سوره والعصر و چهار قل و دعای فرج خوندم . بعدش  دیگه شبا هم وقتی بیدار میشد پام مینداختم دوباره میخوابید . وقتی ۲۳ ماهه شد کاملا از شیر گرفته شد . در عرض چند شب خوابش تنظیم شد . باورم نمیشد بچه ی وابسته انقد راحت از شیر گرفته شد . الحمدلله 🤲🌺🌿

باردار نيستم تيكر تولد چهار سالگي پسرم♥️🧿♥️♥️
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792