بگو به اونکه اسمم یادش نیست
هنوز تو فکرشم بعضی شبا...🌙
اینهمه سال اینهمه نگاه،
هنوز با همه ی چشما غریبما :)
پیر شدم دیگه زیر بارونا
همه زیر یه سقف.. من هنوز تو خیابونام ..
گم شدم با چشمای خیس
دنبال چیزی میگردم که دیگه نیست
خیابونا خستن از منو حال خراب و پلکایی که جونی ندارن
میچرخونم فرمونو سمت تویی که ازت هیچ نشونی ندارم
با آدمای این دنیا دیگه نه حال عشقی و نه جنگی دارم
انقدر به خیالت عادت کردم که اومدنت دیگه قشنگ نیست واسم
چروکه دورش ولی همون چشمان که جز تو قید هرکی رسید و زدن
همونمو چیزی عوض نشده جز چندتا تار موی سفید رو سرم :)
همون پاهان که هنوزم واسه کل عمرو با تو پیاده گشتن حاضرن..
عوض شد کل زمونه و ولی بعد تو زمانی نگذشت واسه من🖤
نمیفهمی چه حالیه که تنها داراییت جاتو پر کرده زود
ترسیدم مثل بچه ای که مادرشو وسط بازار گم کرده بود
شده واسه پرت کردن حواس یه بچه اشکاشو شمرده باشی؟
همونجوری میشمارم باختن عمرمو فقط اگه تو بُرده باشی...