بچه ها چیکار میکنید که حرف دیگران براتون اهمیتی نداره؟
خسته شدم بس که فحش شنیدم بس که نفرین شدم امروز از صبح مامانم بخاطر پوستم که جوش داره کلی نفرینم کرده که الهی که هیچوقت تو زندگیت خیر نبینی الهی هیچوقت خوشی نبینی که به پوستت نمیرسی خاستگار نداری از دیشب شام و ناهار نداشتیم داشتم میمردم از گرسنگی اومدم فرنی درست کنم فرنیو خالی کرده تو سطل زباله که میخوری بدتر جوش میزنی چرا شیرو حروم میکنی الهی درد بگیری خبر مرگت بیاد تا انقد آشغال نخوری چرا غذا درست نمیکنی ماام بخوریم به شکمت کارد خورد🥲
مشکل من حرفای مادرم نیست مشکل روانی داره و عقده ها و کمبوداشو سر من خالی میکنه فقط بگید چیکار کنم حرفاش رو من تاثیر بدی نزاره فکرمو درگیر میکنه چیزی از درسامم نمیفهمم