من جاتو بودم خوشحال بودم هرچی نری بهتره
همه عروسام مظلوم نیستن .مثلا عروس ما خودش با مثلا برارم دوست شدن ما اصلا خبر نداشتیم الان شیش متر زبون داره واسه ما
بخدا خسته شدم تو‌نمیدونی چقد زندگیمو بهم میریزن شوهرمو علیه م پر میکنن همشم زیر سر مادرشوهرمه کل طایفه رو بهم ریخته که اهای مردم عروس من پسرمو برده برا خودش نمیزاره باهامون رفت آمد کنه اونا نمیدونن پسر خودشون ازشون عاصیه بخدا حقم داره البته ولی خب چ میشه کرد اگه نریم میگن زنش نمیاد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
