فقط ازتون ميخوام فقط تصور كنيد
من يك هنرمندم كه فقط از عشق به نوزادان و كودكان با فوق ليسانس و تدريس در دانشگاه
شروع به كار در مهد كودك كردم با عشق
و با همسرم سر ٥ تا يا ٦ بچه بحث ميكردم
و يك روز فهميدم همسرم ازو مادر زادي هست!!!!!
خيلي خيلي اروم شدم الان ! يا شايدم تو يه حالت گنگي هستم ولي از اولش هيچ وقت عشق به همسرم به خاطر اين مساله كم نشد
ولي يادمه از هزار نفر هزار حرف نا مربوط شنيدم !
با هيچ كس نميتونستم درد و دل كنم!
با يكي درد و دل كردم كه ايكاش نمي كردم فهميدم دشمنم بوده نه دوست!تجربه بود و اونم بخشيدم.
ولي سخته واقعا سخته!
ازتون ميخوام برام دعا كنيد چون فقط از خدا ميخوام بهترين رو پيش رومون بزاره
نميخوام به زور از خدا چيزي كه قسمتم نيست رو بخوام
ولي از شما ميخوام هر كدووم ٥ تا صلوات به نيتم بخونيد كه فقط بتونم راه درست برم چون ميدونم دعاي همه تون برام ميگيره
و منم از خدا ميخوام هر چي ميخوايد قسمتتون بشه