۲۰ ماهشه
خوابش میومد نمیخوابید همش بهونه یبار یخچال یبار کمد یبار کابینت همه اینا با جیغ و گریه
نشستم دراز کشیدم کنارش کارتون خو گشی پلی کردم براش یهو با کنترل تی وی محکم زد رو گوشم از درد و عصبانیت نمیدونستم چیکارش کنم فقط هولش دادم و یکم زدمش 😔بعدم داد زدم سرش رو پا خوابوندم
رو پا اصلا نمیخوابه اما چون دعواش کردم خوابید حالا
اما عذاب وجدان گرفتم چون زدمش
هوف خیلی خستم خیلی از صبح فقط چسبیده ب من کار هر روزشه
پدرمو دراورده
خاک به سرت کنم با اجازه گلیشم هم
برقارو خاموش کنید تا بخوابن من پسرمو به زور میخوابونم دخترمم شیر باید بخوره بخوابه ولی تاریک میکنم
دیگه مامانا هم به وقت عصبانی میشن
آخ تکرار هر روزه ی من
آنه تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت ؟!
عیبی نداره سعی کن دیگه تگرار نکنی
همسن پسرمنه ...سن حساسی دارن خب زدن ک درست نیست حالا نهایتش اوج عصبانیتت جدی باهاش حرف بزن یا حتی دعوا کن اما بچه ک زدن نداره...الانم گذشته دیگه ببوسش بعدم بخواب
عذاب وجدان نداره عزیزم
طبیعیه دیگه پیش میاد
گاهی وقتا باید عصبانی بشی که بچه حساب ببره .الانم راحت بخواب که فردا سرحال باشی
واقعا که
خجالت آوره
اخه من تو این سنم از دعوا منظورو نمیفهمم شما با 20ماهه این رفتارو میکنی چقد زود از کوره درمیری بابا وظیفت چندین شب نخوابی
عزیزم من درکت میکنم ک صبح تاشب کلنجار میری وتازه کارای خونه ام هست..اما خب سعی کن ارومتربشی وصبرتو بیشترکنی..
روز نزار بخوابه سرگرمش کن با اهنگو اینا که نخوابه شبام زودتر خاموشی بزن کم کم یاد میگیره که ساعت خوابه
پسر منم عادت کرده هرچی دستشه پرت میده امشب برقارو خاموش کردم بخوابیم بالیوان شیشه ای زد تو سرم .بردم لیوانو برداشتم رفت اوردش دوباره پرتش داد جاخالی دادم زد تو بوفه ترک خورد .بعضی وقتا دیگه واقعا اعصابمو خورد میکنه .
عزیززم کوچولو .....حالا فردا کلی نازش کن یه دلیل بیار بگو دستم خورد محکم شد دردت گرفت معذرت خواهی کن... دفعه بعد خودت به خواب بزن حالا شاید دیگه روی پا بخابه دفعات
بیخیال منم گاهی از خستگی عصبانی میشم مادر بودن خیلی سخته فقط مادرا میتونن همو درک کنن
