۱۰ ساله به اصرار مامانم ازدواج کردم یه بچه هم دارم حالا یه ساله مژه میکارم امروزم رفتم برا ترمیم کوتاه و حجم کم میزارم همیشه هر بار که میرم بعدش مامانم گیر میده بهم میگه برا ابن کارا پول داری نه فقط این ها برا لباس پوشیدن بیرون رفتن مو رنگ کردن ارایش همه جی گیر میده میرینه به اعصاب من میگم میخاستی گیر بدی چرا شوهرم دهدی من مستقلم خودم مادرم انقدر به همه چی کار نداشته باش میگه من بدم میاد دخترم این کارارو بکنه من ذره ای ارایش نمیکنم حتی کرم نمیزنم اما وای به اون روز که حتی تو خونم رژ بزنم همش گیر میده جرات نداریم بگیم میریم جایی
وقتی به اجبار مادرت ازدواج کردی بهش اجازه دادی تو همه کارات دخالت کنه و جای تو تصمیم بگیره
الانم بنظرم جر و بحث نکنی بهتره
جلوش الکی بگو باشه حق باتوعه ولی کار خودتو بکن
میخوام بهت بگم....همینکه تو قوی هستی کافیه تا ب هر چی ک تو دلتِ برسی... آرزوها مقدسن اونارو خدا تو دل شما گذاشته ازشون سرسری نگذرید.... "قسم ب لحظه ای ک زجر میکشی و با درد میخندی، خدا میبینه و تو رو ب خواستت میرسونه...."
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.