یبار بچه بود شیش ماهش خونه مادرشوهر بودیم.منو پسرم اتاق خواب بودیم پسرم گریه کرد شوهرم گفت چلاق بشی ...
اوندفعه هم تو پارک نفهمیدم دستشو از لای در ماشین برنداشته بود درو بستم دیدم مونده حالا در کامل بسته نشده بود.پسرم گریه کرد جلوی اونهمه ادم هرچی فحش بود بارم کرد.الان تو۲۲ سالگی شدم یه ادم افسرده روانی