سلام شيش ساله ك جنوب ازدواج كردم خودمم شمالي ام يه پسر چهارسالع دارم هرشيش ماهي ميرم شمال هرچي بيشتر ميگذرع داره تحمل دوري برام سخت تر ميشه از وقتي پسرم اومده وقتي ميرم ديگ دلم نميخاد برگردم خيلي خسته ميشم اينجا خيلي تنهام با خانواده شوهرم رفتو امد دارم اما مگ چقدر میشه برم بیشتر اوقات خودمو پسرم تو خونه تنهاییم پسرمم دلش میخاد باهام بازی کنه من زیاد حوصله ندارم حس تنهایی دارم خیلی😞
خیلی بده اینطور جور کن برو پیش خانوادت خاله من راه دوره انقد تنها مونده افسردگی گرفته مریض شده حملات پانیک بهش دست میده تنهایی خیلی بده خیلی
عمل کنید عمل ؛ سپس آن را ناتمام نگذارید درتصمیمی که گرفته اید استقامت بورزید استقامت صبور باشید صبور پرهیزکاری پیشه کنید پرهیزکاری. قطعا برای شما پایانی است ﴿بهشت﴾ خود را به آن پایان برسانید. با انجام آنچه خداوند از حق خود بر شما واجب کرده و وظایفی که برای شما بیان داشته به خداوند روی آرید. من شاهد شمایم و در روز قیامت به نفع شما شهادت خواهم داد. نهج البلاغه حکمت 178