هرچیگفتن فقط یه لبخند ملیح بزن و بگو همسر خیلی اصرار کرد منم بخاطر دلش انجام دادم😎 ببین شما هیچ ...
عزیزم بگو من چی بگم؟
ز میزنه میگه چرا بما ز نمیزنی؟چرا به خواهرت ز میزنی؟مامانت بهت یاد نداده؟یا چرا مارو دعوت نمیکنی؟میدونی چرا باهاشون اینجوری شدم؟؟؟من تو این ده سال ندیرم یکاری داشته باشم خواهرشوهرام باشن کلا تو سختیام کنار من نیستن خوشیامم میخان خراب کنن
واااای ناخن کاشتی جوری غسل میریزی پس بدنت کثیفه😐یا هر گوهه دیکه ای
من بودم میگفتم در مورد ظاهر من حرف نزنید چیزای دیگه ای هم هستن که در موردش نظر بدید... البته شوهرم همیشه میگه تو بی اعصاب و رکی ولی خداروشکر خیلی راضی ام از خودم😂
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من خودم برادر ندارم ولی یکی از زندایی هام مثل شماست دوست داره نه خودش نه داییم با خانواده شوهر رابطه داشته باشن دایی بیچارم افسرده شده همش میگه بخاطر بچه باهاش موندم
انقدری که ترقوه ؛ رگ ؛ ته ریش ؛ سینه ؛ باسن ؛ چال لپ ؛ گودی کمر ؛ و بقیه پستی بلندی های بدنمون طرفدار داره، عقاید و اخلاق و خط فکریمون طرفدار نداره! توعصر حاضر حتما باید یه چیزیت زده باشه بیرون یارفته باشه تو تاشایسته بشی
شما عروسی و هرچقدرم باهاشون قاطی بشی بازم یه غریبه ای براشون پس احترام خودت رو حفظ کن و هیچوقت بی احترامی نکن قیافه هم نگیر، خودت باش رسمی ولی مهربون رفتار کن.
شوهرمن هیچی نمیگه نمیگه نمیگه میگه اخرش هر چی از دهنم بیاد بهشون میگم بابا گیر دادن بمن
سعی کن با مشورت با یه روانشناس یا یه آدم که به تصمیم گیری ش مطمئنی اوضاع رو مدیریت کنی ولی قطع رابطه باعث میشه که بیشتر اذیت شی چون میشنن توی جمعشون و تو موضوع بحثی و کم کم این حرف ها رو جلوی شوهرت هم میگن و روی اون هم تاثیر میزارن
انقدری که ترقوه ؛ رگ ؛ ته ریش ؛ سینه ؛ باسن ؛ چال لپ ؛ گودی کمر ؛ و بقیه پستی بلندی های بدنمون طرفدار داره، عقاید و اخلاق و خط فکریمون طرفدار نداره! توعصر حاضر حتما باید یه چیزیت زده باشه بیرون یارفته باشه تو تاشایسته بشی