نه نگفتم خاک عالم توسرم حرصمو انداختم بچه کوچیکم
۲سالش بود گرفتمش از دستاش محکم راه میرفتم از بس ناراحت و غمگین بودم از بس زود راه میرفتم بچم خورد زیمن لبش پاره شد پاهاش و دستاش کلی زخم شدن حالا با اون حالش کشیدمش رو اسفالت خیابون واوردم خونمون وای خدا لعنتم کنه تا همین الان به یادش میفتم دوس دارم خودمو بکشم میدونم مادر بدی بودم خدا لعنتم کنه😔😔