خودم حس میکنم اولش قصدش بد بود ولی چون دید من اهلش نیستم همچین کرد
نمیخوام گردن بگیرم ولی زیاد دیدم از این پسرا
وقتی نخوای باهاش دوس شی و به حراست میگه و ابروت رو تو دانشگاه میبره و...
به نظرم همون بهتر که ول کنی و اصلا ضعفی ازخودت نشون ندی
مگرنه سواستفاده میکنه
من احمق هم وقتی با شوهرم آشنا میشدم بهش گفتم بچه که بودم عموم بهم تجاوز کرده
حالا هرجا که عموم باشه و من برم حتی اگه من هیچ حرفی هم باهاش نزنم تو خونمون دعواست
یا یبار خونه بابام بودم قهر رفته بودم بعد عموم و زن عمومم اومدن سر بزنن به بابام
من اصلا از اتاق بیرون نیومدم ولی بعدش یه فاجعه بزرگ شد میگفت تو عمدا خبرش کردی
اولا اتفاقی نیفتاده نباید میگفتی اصلا
بعدشم نه من نظرم عوض نمیشه
اصلا همچین چیزی نیاز به گفتن نداره حتی به شوهرت کسی اگر نظر مخالف داره لطفا ریپ نزنه
بهتر بود نمیگفتی .کلا اطلاعات شخصیتو دسته بندی کن
سطحی ها مهم نیس
ی سری چبزا رو بعد اینکه رابطه عمق گرفت مطرح میکنن مثل درباره خونواده حرف زدن.درد و دل و اتفاقای تلخ
و اینکه نه چ ایرادی داره اون بنده خدا که کاری نکرده کسی که مورد اذبت و آزار قرار گرفته گناهکار نیس که نگاها بهش تغییر کنه.اگه ادم بی درکی باشه این رو نمی فهمه
زود اعتماد نکن طبق تجربه فقط یکسال باید ادم اشنایی داشته باشی برای رابطه 😑دانشگاهم میری بزرگی دیگ خودت باید بدونی این چیزارو مخصوصا دانشگاه ک ادمای مختلفی داره
