اوه اوه من اینجوری بودم،پناه بردم،ب تقلب،اونم سر جلسه ترم،ازم،گرفتن،کلا حالم پوکید،چ قد بدبود،....
ه داستانی هس که میگه؛تو جنگ جهانی دوم یه پیانیست روس به دست نازیها اسیر میشه و نازیها بهش دستور میدن پیانو بزنه و شرط میبندن که اگه از پیانو زدن دست بکشه میکشنش.دو روز تموم پیانو میزنه،آخر سر از خستگی بیهوش میشه.آخر داستانو یادته؟کشتنش!من با تک تک سلولای بدنم حال اون پیانیستو میفهمم،حس آدمی که تو راهی قدم گذاشتی که تهش هیچی نیست
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
نشستم تا خود صبح خوندم و بعدشم امتحان دادم. شاید کلا۴ساتت خوندم ولی خب چون ساعتای اخر بود فقط استرس داشتم و دیگه مجبوری خوندم و نمیتونستمم به شرایط بد روحیم فکر کنم