بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خواب امام زمانودیدم ده سال پیش تاکیدکردک یارای من چادرین اینوبروبه همه زنابگومن خودم سعادتشوندارم اماگفتم وظیموانجام داده باشم وحرف ایشونویه جای عمومی بذارم ک ببینن خانوما...........https://harfeto.timefriend.net/16484834867011 اگه راضی هستی برای سلامتی بچم یه صلوات بفرست مرسی💖
من مصی ام، ۲۵ ساله، یک عدد نومزد(همسر)دارم که بعد از کلییی سختی بهم رسیدیم(همون جمله کلیشه ای) 😅🤷🏻♀️ ناقص بودن ضعف ما نیست طبیعت ماست 🤍🌱🦋 سعی میکنم انسان بهتری نسبت به گذشته ی خودم باشم 🌱🦋 نماد من 🦋 اس، به منظور رشد و تغییر مثبت. علاقه مند به مطالعه هستم📚 هیچ انسانی کامل نیست خودت رو بپذیر با تمام نقص هایت 💎 زندگیم ازونجایی شروع شد که درک کردم من یه انسان متوسطم هوش متوسط، زیبایی متوسط، پول متوسط و..سعی کردم با همین متوسط بودن بهترین نسخه از خودم باشم 🌱🤍 به خودم آمدم انگار تویی در من بود این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود ❤هرکسی از ظن خود شد یار من 🤍 farfalla🦋
خدا رو شکر چه درامدای یه عده بالاس کاش همه به اندازه داشتن
خیلی از مادرا به نوزادشون اب قند میدن چون پول تهیه شیر ندارن و خیلی بیماری ها میگیرند تورو خدا بهشون کمک کنید🙁اهداعضو رو تبلیغ کنید.استرس عامل همه بیماریهاست. به تغذیتون اهمیت بدید.عامل اصلی دیالیز فشار و قند بالاست حتما کنترلش کنید. اشغال تو طبیعت نریزیم. قضاوت و غیبت و تکبر هم از زندگیمون حذف کنیم
چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ...زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ...بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤عاشق شادمهرم، ب امید روزی ک برم کنسرتش 🥰