خواب دیدم باردارم و قشنگ سنگینی شکمم و بچه رو حس می کردن حتی تکون هاش.بعدش روز زایمانم رسید از صبحش درد داشتم حتی دکتر هم رفتم در نهایت رفتم بستری شدم حتی سرم هم زدن بهم ...بعد
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
این دیگه اخرش بود برا خوابت بعد میزاری همونجا نمیگی...
امشب گلرخ میمیرد! بلاخره امشب گلرخ میمیرد قبل هرچیز امضا رو بخون!۲۳سالمه و ۸۵ رویداد خاصیه تولد عزیزدلم داداش شهابم..♡ اگر بدون لایک و جواب گذاشتمتون چون من از حیوانات وحشی اکثرا بی تفاوت میگذرم 😇🌸تشبیه خوبی بود اینجا کم نیستن همچین افرادی 🤪 مذکر ها درخواست ندید و در تایپکم شرکت نکنید و ریپلای نکنید! سوم اینکه اسمم گلرخه اگر سوالی ازتون تو تایپک پرسیدم درمورد همون میخوام بدونم مخالف اینم که کسی به عقیده کسی توهین کنه یه دختر تیرماهی مشهدی اگر در تایپکام بی پروا صحبت میکنم چون کسی نیست که برای شناسایی ازش واهمه داشته باشم و مقصدم جداست و برای همه ناشناسم.. 😊 من از اندوهایم ارام میگذرم تا قدرم را بدانند گویند که هرکس رود عزیز میشود میرسد روزی که خواهم رفتمتن نامه ی علی شریعتی به عشقش :عزیزِ مهربانِ بداخلاقِ صبورِ تندجوش! امید بخشِ یأس آورِ، پرحرفِ حرف نشنو،بدترین بدِ خوبترین خوبِ با وِی نتوان زیستن، بی وِی نتوان بودن! یک جورِ درهم برهمِ شلوغ پلوغِ قرو قاطی عزیزی که تورا نمیتوانم تحمل کنمو دنیا هم بی تو تحمل ناپذیر است»متاهل و متهعد به عشق زندگیم برای رسیدن به هم دعامون کنید 😊 امیرپاشام♡
بعدش دیدم پرستاره یه چهره خاصی داشت وقتی داشت سرم رو چک می کرد برگشت به من با لبخند نگاه کرد و یه چیزایی گفت اما نامفهوم بود ...خیلی ترسیدم...از خواب پریدم...کسی می دونه تعبیرش چیه؟