کماکان لحظههای خوب داریم، کماکان صحبت شیرین شعر است
همینکه میرسی پیشم برایم، شروع فصل عطرآگین شعر است
حضورت معنی فصل بهار است، به باغ آلاله میبخشی همیشه
گلستانی که بر رویم گشودی، دقیقاً فرصت گلچین شعر است
همیشه اتفاقی بود و زیبا، غزل با خندهات آغاز میشد
نگیر از روی لبها خندهات را، شروع خندههایت شین شعر است
پر از فصل زمستان بودم اما، شدی یک اتفاق سبز در من
به تابستان آغوش تو سوگند، که مهرت ماه فروردین شعر است
من و تو اتفاقی بینظیریم، تو در من جاری و من در تو ساری
وَ تفسیر همین احساس زیبا، هزار و یک غزل تمرین شعر است
شب و تفسیر نور ماه از من، فقط یک خندهی کوتاه از تو
غزل پشت غزل جاری است، چشمت، برایم سالها تلقین شعر است
تمام بیتهایم شاهبیت است، اگر موضوع اشعارم تو باشی
که از معشوقه در هر بیت گفتن، تظاهر نیست، این آئین شعر است
برای این "غزلبانوی" عاشق، حضورت بهترین تعبیر رویاست
برای این منِ آرامِ شاعر، وجودت بهترین تضمین شعر است
غزلبانو#