2777
2789
عنوان

بچه ها بیاین ببینین بنظرتون گوشم خوب شده؟!؟+عکس

| مشاهده متن کامل بحث + 620 بازدید | 58 پست
ممنون گلم.... خیلی خوندم وهمیشه ورد زبونمه..ولی نمیدونم چرا نمیشه 🌷🌷🌷

ان شاالله میشه. دلم روشنه عزیزم. میری تو خونه خودت و کلی گلدونای خوشگل میخری و گوشه گوشه خونت میذاری. صبر داشته باش میشه

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

این مال وقتیه ک رفته بود تو گوشتم

این گوشواره بدلها حساسیت زا هست و گوش عفونت می‌کنه 

اینارو بعد چند روز در بیار یا طلا بزار یا نخ 

بعد هر روز چرب باید کنی و گوشواره رو حرکت بدی تا نچسبه به گوش 

💙💙ممنون میشم برای سلامتی و عاقبت بخیری پسرام  یه صلوات بفرستید💙💙

تقصیر خودشه باید همیشه چرب میکرد و گوشواره هارو تکون میداد...

دردم اومد از دیدنش😭😭

امضای خدا، پای آرزوهاتون انشالله❤️مهربون باشیم ، بعضی وقتا خیلی زود روزی میرسه که دیگه عزیزهامون پیشمون نیست تا بهشون محبت کنیم🌹خدایا به خاطر داشتنت شکر🍃🍃🍃
ان شاالله میشه. دلم روشنه عزیزم. میری تو خونه خودت و کلی گلدونای خوشگل میخری و گوشه گوشه خونت میذاری ...

امیدوارم..دستتون درد نکنه از امیدی که بهم دادی🌷🌷

توخیانت تنهاچیزی که اهمیت نداره دلیلشه
امیدوارم..دستتون درد نکنه از امیدی که بهم دادی🌷🌷

❤❤

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه

حالا دومیه هم اینطوری شده که عکس نگرفتم 

اصلا نمیتونم سوزنو نزدیکش کنم ک نخ بندازم 

الانم یه عکس میزارم ببینید فقط چجوری گوشواره رو تپونده تو گوش بدبخت من🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️



حالا دومیه هم اینطوری شده که عکس نگرفتم  اصلا نمیتونم سوزنو نزدیکش کنم ک نخ بندازم  الان ...

از اول اینجوری بود ؟؟ 

شما پماد تتراساکلین زدین ؟؟؟ 

چرب کردی ؟؟

💙💙ممنون میشم برای سلامتی و عاقبت بخیری پسرام  یه صلوات بفرستید💙💙

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792