وقتى مادرت انقدر بى عزتت ميكنه واسه چى عصر ميرى خونه اش؟ رفت و امدتو قطع يا محدود كن
احترامت دست خودته
میدونم ولی با اینکار فقط ناراحت میشه و متوجه زشتی کار خودش نمیشه
باید صحبت کنین هر سری هی میریزین تو دل خودتون و از مادرتدن متنفر میشین. مثلا اون موقع که غذا نداد به بچه هاتون باید خیلی عادی میگفتین مامان یکم میاری برای بچه. هوس کرده. احترام شوهرتو نمیگرفت با شوخی میگفتی مامان فلانی میگه مامانت از من خوشش نمیاد که اینجوری میکنه
چنیدونم کیک نشونتون میداد میگفتین بیار یکمی ببینیم چه طعمیه. نگرامدبچه ها نباش. من براشون میپزم یا خیلی چیزای دیگه.
البته من قطعا در جریان ریز ماجرا نیستم ولی خواهر خودمو دیدم که سر خیلی چیزا از مامانم ناراحت میشه و یه کلام حزف نمیزنه مامانم متوجه شه. واقعا باید گفت از این چیزا.
خب عزیزم پسرداییته،که بایدبهتردرکت کنه خوب بگو مامانم اخلاقش بامن که بچشم اینه چه برسه به شماکه دامادشی،منم این مشکلاتودارم مامان من اصلاشوهرمودوس نداره اوایل میگفت طلاق بگیرزن داره وازاین حرفادست خودش نیست بیماریش ایجاب میکنه شوعرمواصلاخونه راه نمیده ایناروبه شوعرت بگو شایدکمی کوتاه بیاد،من اوایل همه چی روگفتم به شوهرم اونم بیشتردرک میکنه
وای اگه بگم نمیایم، یک دعوایی با بابام راه میندازه.
اونروز هم که میریم، چون مامانم زنگ میزنه شوهراتون رفتن بیااااین.
بعدش که میریم، خواهرم رو با من میفرسته خونم و میگه نیارش تا شوهرت بیاد.
من یکبار گفتم مامان لطفا بگید قبل از اومدن ما خوراکی هاشون رو بخورن، میگه بچه های شما کم نخوردن شما وضعتون خوبه پس بیخیال.
اینقدر جوش میزنیم من و خواهرم وقتی دستمون رو میگیره میگه بیاین بینید لازانیا به چه سبکی درست کردم توی فر... بعد میریم می بینیم میگه ببخشید داداشا خوش خوراکن نمیشه تعارفتون کنم.
یه قران بحث شکم نیست.
من اینقدررر کم اشتهام.
دلم از بی عاطفگیش و متقابلا توقع بیجاش رنجیده
واقعا حق داری عزیزم.دوره اخراز زمان شده بخدا اصلاهمه چی عجیب شده.ماماناچرا اینجوری شدن😳.تنهاشمانیستی تاحالا چند نفرتاپیک زدن درمورد همین مسائل که مامانمون دوستمون نداره اصلا
نه حق داری عزیزم
بدی داستان اینجاست که از بچگی فقط بهمون یاددادن به پدر و مادرمون خوبی کنیم هرچی گفتن هرکاری کردن هیچی نگیم در صورتی که نگفتن اونا هم در قبال بچه هاشون مسئولن حق ندارن بینشون تبعیض قائل شن یا توقع بیجا داشته باشن
فکر میکنن چون پدر و مادر هستن هرکار دلشون بخواد میتونن بکنن و هیچ گناهی گردنشون نیست
بگو قرار نيست به مردم كل زندگى رو توضيح بدى و خبر برسونى. بگو فكر كن من نيستم اينجا
شوهرم گفته نيان رك بهش بگو ناراحتم شد بنداز گردن شوهرت ديگه تهش قطع رابطه ست
بهتر از اين هربار برى بى حرمتت ميكنن بچتو خودتو شوهرتو
تقصير خودته شل اومدى اجازه دادى بهت بى حرمتى بشه! درسته مادره و احترامش واجب
منم نميگم بى احترامى كنى ولى رضايت همسرت واجب تر هست
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
47 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
