۱۵روزه سرکاره و همش ابراز دلتنگی میکنه دیشب گفت فردا ک بیام یکراست میام دنبال تو نمیرم خونمون
میام اول تورو ببینم بعد برم(عقدیم)
بعد امروز بعد چند ساعت ک از سرکار اومد فهمیدم رفته خونشون و بعد هم انگار ن انگار همچین حرفی زده
کفری شدم ولی ب روش نیاوردم
این همیشه بدقوله ولی واقعن این سری خیلی ناراحتم کرد
من بیرون رفته بودم کمک پدرم عوض اینکه بگه بیام دنبالت سرده مریض میشی هیچی نگفته
حالا اگ خواهرشوهرم بود یا کس دیگه ای بود حتما بسیج میشد تا برسونتش
ولی من هیچی نگفتم تا دعوامون نشه
بنظرتون هر وقت دیدمش ب روش بیارم یا ن؟
اگ اره ک بهش چ بگم؟
شات چتمون هم میزارم:)