الهی بگردم بچه طفلک عکرش به دنیا نبود. حکمت این مرگای ناگهانی چیه اخه. ادم بعد مرگ عزیزش چجوری زندگی کنه. من عاشق داییم بودم رفتنش منو نابود کرد. همش میگم خدایا ما ایییییین همه قسمت دادیم ایییین همه دعا صلوات نذرو نیاز قربونی، هیچ کدومو ندیدی؟
یعنی از حالات مامانت نفهمیده 😕
اخه الان شوک میشه بگین
آروم آروم بگو و داروهاشو دم دستتون باشه حالش بد شد بدین بهش بخوره 😕
یاد خودمون افتادم۱۵ سال پیش،بابام عمل پیوند داشت،صبح مادر بزرگم مارو راهی کرد بیمارستان تا ما رسیدیم همسایه زنگ زد گفت سکته کرده و تمام خیلی وضع بدی داشتیم یه پامون بیمارستان یه پامون مراسم ،،بعد بابام عمل شد بعد یه هفته اومد خونه هی سراغ مادرش میگرفت،بعد تقریبا یک ماه گفتیم،دوست صمیمیش بردش بیرون تو مسیر بردش سمت بهش زهرا و کم کم تو راه گفتش،ولی سرخاک رفتش آروم شد
شرایط پدرت نمیدونم در چه حد اگه وخیم بیشتر صبر کنید اگر نه بلخره میفهمه به نظرم مثلا یه دایی دیگه ت بگه یا مادرت
منم رفیق پدرم پارسال فوت کرد پدرمم حالش خوب نبود بیمارستان بستری بود
من گوشیش و گرفتم از همه گروها لفت دادم
حتی وقتی مرخص شد همه آگهی های اون مرحوم و کندم
بعد کم کم دوست مشترکشون اومد پیشش کم کم بهش گفت
خیلی سخته انشالله خدا داییتون و رحمت کنه منم دوتا از داییام و از دست دادم
مادربزرگم که ۳ تا بچه از دست داده هنوز داغداره🥲
مامانم بنده خدا تا وقتی بابام بیمارستان بود تو خونه گریه زاری میکرد، بعد خودشو اروم میکرد میرفت بیمارستان نیم ساعتی پیش بابام.
الان که بابام اومده خونه داره دیوونه میشه دور از جونش ولی جلو بابام خودشو کنترل میکنه نشون نمیده. من خودم نگران این فشاریم که رو مامانمه. اگه بابام بفهمه کنار هم میتونن سوگواری کنن همو اروم کنن. حداقل دیگه فشار روانی مضاعف رو مامانم نیست
عزیزم تو کاغذبراش بنویس اولش جملات ارامش بخش زمینه سازی کن وبنویس بنده خدا فوت کرده
مطمعن باشین اگر شرایطش بودو میشد نگفت و میدونستم پدرم نمی‌فهمه اصلا نمیذاشتم خبردار شه. من با توجه به شناخت پدرم و شرایطی که توش هستیم میدونم اگر نگیم تا چند روز دیگه خودش میفهمه. اینو مطمعنم که دارم بدترین لحظه دنیا رو به جون میخرم با گفتنش که میدونم تا عمر دارم از ذهنم نمیره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
59 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
