اینایی که میگم حرف امروز دیروز نیست
یک ساله که اینطوریم شایدم بیشتر
شبو روز بی حوصله سرشار از استرس و اضطراب
نه میتونم خونه بشینم نه حوصله ی کارکردن دارم
الان شاغلم ولی هرروز صبح که بیدار میشم برم سرکار انگار غم دنیا ریخته رو سرم نه حوصله کار دارم نه حوصله خونه موندن، سرکارم میام اینجام عذاب میکشم اصلا یه وضعیه
اعتماد بنفس زیرررر صفررررر
اصلا حس میکنم خیلییی بدبخت و بیچارم
هییییچ کاری هم از دستم برنمیاد
حوصله مهمونی دورهمی عروسی و.... اصلا متنفر شدم از همشون
پول روانشناس رفتنم ندارم
چند روزه میخوام بیام اینجا تاپیک بزنم بالاخره الان زدم
مغزم یاری نمیکنه باید چیکار کنم روز به روز حالم بدتره
همیشه گلوم میسوزه بغض دارم روحم مرده انگار