تجربه های بد معلمی

معلمی؟

وای اره معلم چهارم ابتداییم دیگه بعداون ادم سابق نشدم

درگیری های دینی بین معلم های دینی و دانش آموزان خیلیه

معلم ریاضی دوران راهنمایی داداشم بهشون میگفته جامعه حمالم میخواد دیگه همه ک نباید مهندس بشین. برا همینم یکبار بیشتر توضیح نمیداده

من خدمت سرباز سرباز معلم بودم توی یه روستای دور افتاده شاگردام هم دختر بودن هم پسر یادش بخیر

والا من که شاگرد زرنگ بودم و روی سر معلما جا داشتم.

ولی خب دبیر ریاضی دوران راهنمایی خیلی فحش میداد.

مثل خنگ و احمق و بی دست و پا و اینا

بعضی از معلما رو اعصابن معلم علوم اول راهنمایم خانم غلامی بدترین معلم دوران تحصیلم وای ای بشر دوزار بلد نبود درس بده فقط دادو بیداد یبار کل کلاسه از کلاس انداخت بیرون چون هممون قرار گذاشتیم اذون پخش شد باهم صلوات بفرستیم داشت د س میداد یهو ترسید😂😂😂

من چهارم دبستان بودم معلم ما دختر بزرگش تو کلاس ما بود دختر کوچیکش دوم بود. همه چیز های خوب ماله دختر اون بود از جایزه های تشویقی بگیر تا کارهای فعالیتی کلاس و مدرسه تا نمایش نامه اجرا کردن. دمه عید بود یکی رو اوردن رو صورت بچه ها نقاشی بکشه نوبت من شد بهم پروانه افتاده بود انقدر خوش حال بودم ذوق داشتم رفتم نشستم رو صندلی زنه اومد شروع کنه معلمه منو بلند کرد دختر خودشو نشوند گفت دختر من پروانه دوست داره بعد منو نشونت رو صورتم دلقک کشید زنه انقدر من گریه کردم اون روز تا وقتی که بمیرم یادم نمیره لعنتش میکنم چون دلمو شکوند

اره  یه معلم داشتیم عقده ای بود شاگرد اخر کلاس  که بهش میگفتی دو دوتا چند تا میشه تا  کلاس ۶  یاد نداشت چون پول دار هی برا معلمون  کادو  میاورد و گل و دکوری  حتی معلممون  گوشی ساده داشت این گوشی لمسیشو داده به معلممون  نوبت اخر  اینو گذاشت  کنار یه شاگرد  زرنگ   بعد امتحانم  میاورد کنار خودش  میزاشت  که  غلطایی که نوشته دوباره پاک  نویسی کنه 

ارههه تا دلت بخواد

یبار یه کار اشتباه کردم تو مدرسه 

یعنی یه شوخی مسخره با چند تا از بچه ها سر یکی از دوستام اوردیم 

بعد این دوستم ترسید یکم و بردنش اب قند دادن

تازه منم تنها نبودم اما مدیرمون بهم گفت فلانی تو اگه امسال رتبه اولم بشی من نمیزارم بری کلاس چهارم 🤕البته همون روز کارنامه ها را دادن منم خ خ شدم اما این حرفش و اون لحنش هنوزم بعد ۱۰سال تو ذهنم مونده و فقط وقتی اسمشا میشنوم یاد اون حرکتش میوفتم خیلی بد بهم گفت 

بعدم من همیشه شاگرد اول بودم و خیلی برام سخت بود اون حرفش

تحقیر کردن بچه های ضعیف جلوی سایر بچه ها داد زدن سرشون 

اون بچه هایی که شیطونی میکردن رو به مبصر کلاس میگفتن کشون کشون رو زمین میبردنشون دفتر

کتک حتی یه بار سیلی خوردم یه بارم گوشممو کشیدن... درحالی که من خیلی مشکل داشتم اون برهه زمانی هیچوقت حلالشون نمیکنم امیدوارم تقاصشو پس بدن اه یادم افتاد اعصابم خورد شد درحالی که از همه اون خر خونای کلاس فقط من دانشگاه رفتم...

مقایسه بچه ها

فرق گذاشتن و دوست داشتن خر خونا

اینام هست

وای اره پارسال اجیم میگفت  معلم دینیمون  اهل سنت بود  درصورتی  منطقه ما  همه تشیع هستن همش میگفت بچه ها با معلمه بحث درگیری  بود