طبق تاپیک قبلم
من فوق العاده احساسیم و وابسته و همیشه رویام بوده که شوهرم ادم اهل گشتوگذار و بااحساسی باشی اما نیست منم خیلی سرد شدم تو یسری چیزا
الانم میخوام بی تفاوت بشم بهش نمیخوام دیگه تکیه بدم بهش خیلی در عذابم زندگیم مختل شده
تو برعکس مایی تایپیک آخرمو بخون
حیف زندگی مشترک نیست که خرابش کنید
برای ساختن تلاش کنید نه برای خراب کردن
اخه اینجوری که نمیشه،گیریم سرد شدی این که چیز خوبی نیس!
عزیزم عوض اینکه مشکلتو حل کنی داری مشکل جدید درست میکنی
باهاش حرف بزن از خواسته هات بگو ،پافشاری کن ،قانون بزار ،زندگی شوخی نیست ،
بگو اولویتت زن و بچه ت باشه بقیه حاشیه هستن و احترامشون واجبه
دیدی جواب نمیده یه مدت سر سنگین باش بزار خلا تو زندگیش حس کنه ،سرگرم خودت و بچه ت باش تو دست و پاش نباش تا جای خالی تون رو احساس کنه
مشکلتون اینه که برا خانوادش کار میکنه؟ مثلا چه کارهایی؟
و اینکه اهل گردش هم نیست...
مث منی
بذار بشه مگه واسه اون مهمه دارم چندساله تحمل میکنم یهو کلا رفتاراش عجیب شدن منم خنثی و بی روح شدم از این همه رفتارای چرت درونم پیر شده روحم افسرده بارها گفتمش اما درجاش عکس اون رفتاروکرد و حتی حرفای سادم براش مهم نبوده و گوش نداده
اره خونوادش زمین کشاورزی دارن و در سال شاید فقط تابستونش اونم ۵۰ ۵۰ گیرنباشن و همه مرخصیاش و استراحتاش باباش میبرش رو زمینا و نباید کلا صدام دربیاد که میگه فقط همین روزاست و اگه براشون کارنکنم قیدشونو بزنم؟و خیلی چیزا
اره نیست چون تمام وقت یا کاره یا برای باباش باورت میشه ما حتی یه گردش یساعته بدون دغدغه تا حالا نرفتیم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
