2777
2789

بخاطر قهری که از شوهرم کردم و رفتم خونه پدرم با خانواده ام دشمن شده و کینه گرفته. نزدیک به سه ساله نزاشته برم شش ماه پیش که مامانش و خواهرش تو خونمون دعوا انداختن من خواستم جدا بشم و بعد یک هفته پشیمون شده بود رفتنم به خونه پدرمادرم رو شرط ادامه زندگیم کردم قبول کرد که بابام بیاد سراغم و دو سه روز بعد برمگردونه. بعد دوسال و نیم رفتم و اومدم حالا بعد شش ماه بابام از تهران اومد کرج سراغم آقا نزاشت برم و خودشو گم گور کرد و گوشیش رو خاموش کرد بابام رفت ولی یه دعوای حسابی کردم و گفتم دیگه نمیتونم ادامه بدم میگه تک تک خانواده ات داداشت خواهرت باید بیان ببیننت تو نباید بری. تو ساختمون مادرشوهرم زندگی می‌کنیم قهر کرده ناهارها میره خونه مامانش شام هم نمیدونم چی میخوره شب موقع خواب میاد. صبرم لبریز شده خسته شدمممم چه کنم جهیزیه جمع کنم برم دادخواست طلاق بدم؟ از این که آبی گرم نمیشه فقط همه مدارکش جمع کرده برده که من از اسنادمدارکش برای مهریه استفاده نکنم

یا رب نظر تو برنگردد... برگشتن روزگار سهل است...

من در عجبم چطوووري انقدر پروشون ميكنين!🙄

دیدین خدا بالاخره بغلمو با دستاش پر کرد؟                         امضای قبلیم: خدایامیشه بغلمو با  دستات پر  کنی؟ آخه  مامانم میگه: دستای خدا به لطافت نوزاد تازه  متولد  شدس❤ 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

من عصاب ندارم ..بفهمم با خانوادم قهره الکی قشنگ مهریمو اجرا میزارم ..ی بارم این کارو کردم ..رید ب خودش

البته من مهریم ۱۴سکه هست ..میتونست راحت طلاقم بده ولی 😐😐عین کنه چسبیده بهم ...😂😂

اگه خدا بود ما این همه درد نمیکشیدیم 🫠

حدود ده سال ازم بزرگتره. به شدت به خانواده اش وابسته است. دهن بین حرف حرف مامانش خواهرشه. زودجوش عصبی. تو کارها ازمن نظر نمیگیره و خیلی چیزها رو آخرین نفر میفهمم! ولی کاریه چشم پاکه وضع مالی متوسط نمیدونم دوسم داره یا نه چون با این رفتاری که باهام میکنه عشقی توش نمیبینم

یا رب نظر تو برنگردد... برگشتن روزگار سهل است...

چه آدم بی منطقی 

ببین اگه طلاق گرفتی رفتی دلت برای زندگیت تنگ نمیشه؟ 

بعد پشیمون نمیشی

ما را از “چوب خدا” ترساندندولی…به “بوسه خدا” امیدوارمان نکردنددر حالیکه خداوند کلامش را با “الرحمن و الرحیم” آغاز می کندبارش بوسه های “بی منت” خداوند را برایتان آرزومندم

خیلی ادم خودخواهی شوهرتون 

چرا جدا بشید 

من باشم خودم رفت امد میکنم دعوا راه انداخت تو هم نزار بره خونه مادرش 

پر رو باش برو پیش خانواده شوهرت بگو 

پیش فامیلاش بگو تا ابروشون بره خجالتم خوب چیزیه 

به راحتی طلاق نگیر

یا اصلا شکایت کن که اجازه نمیده خانواده تو ببینی

یکی ازخاله هام اینجوریه شوهرش چندسال یبارمیادخونه پدرش و میسلازه خاله بدبختم و خانوادش اکثرامیرن خون ...

راضیه از این زندگیش بنده خدا؟ 

یا رب نظر تو برنگردد... برگشتن روزگار سهل است...

این چه عفونتیه آدم دندونش عفونت می کنه یا ترمیم میکنه یا می ره دکتر دندون رو می کشه. ولش کنه خود به خود درست نمی شه عفونت کل بدنش رو می گیره

کریستین بوبن نویسنده مورد علاقه من تو کتاب دیوانه وار می‌گه هنر اصلی هنر فاصله هاست. زیاد نزدیک به هم می سوزیم. زیاد دور از هم یخ می زنیم. باید جای درست را پیدا کنیم و همان جا بمانیم.برای من عجیبه ما معتقدیم به دوری و دوستی ولی اصرار به ازدواج داریم. بله فرار از تنهایی نیاز به حس امنیت و یک رابطه جنسی مستمر و سالم و در نهایت فرزند آوری هست ولی باید به این جنبه هم فکر کرد که چقدر دوست داشتن واقعی را با عادت کردن به ف*اک دادیم؟ حسابش را کردیم که چقدر استعداد خصوصا زنان به تبع ازدواج از بین رفته؟ حسابش رو کردیم که چقدر آدم مهاجرت تحصیل تو بهترین دانشگاه ها شغل در یک شرکت بین المللی و یا دنبال کردن هنر و کار مورد علاقه رو گذاشتن پای این حضور همیشگی کنار هم ؟ پس اگه زندگی شما از عشق ناب به عادت رسیده اگه ازدواج شما چیزی شبیه به توقف پروژه توسعه فردی بوده اگر برای رشد یک نفر باید جای پایش روی شانهء له شده دیگری باشد اگر فارغ از فشار خانواده و دید جامعه و قانون آدم ثروتمند و قدرتمندی بودید انتخاب شما در این لحظه دیگه همسر شما نیست باید بگم چیزی شبیه به مرگ تدریجی رو تجربه می کنید. برای دوباره عاشق شدن و عاشق موندن تلاش کنید به طول زندگی فکر نکنید مهم نیست چند روز و چند سال کنار هم هستید به عرضش فکر کنید به اینکه از لحظه لحظه ی زندگی کنار هم لذت بردید یا نه برای من خیلی عجیبه آدم ها از خیانت می ترسند اما از عادت نمی ترسند آدم مگر چند بار زندگی می کنه که بیست سی چهل سال رو با کسی بگذرونه که لاجرم باید با اون باشه دوستش نداشته باشه و مثل یک کارمند مثل یک هم‌خانه باهاش ادامه بده.

من یکی دو هفتس... دیروز گفتم بریم گفت نه... منم دعوا راه انداختم بعدش گفت بیا ببرمت گفتم دیگه اعصاب برام نذاشتی نمیخام الان از دیروز تا الان میگه برو خونه بابات اینا... ترسیده بود دید رفتارم بد شده... اما گفت ولی من دیگه هیچوقت نمیام منم امدم بدرک ک نمیاد میخام نیاد تا چند وقت دیگه هم انشالله از شرش راحت میشم.... 

این آدما آدم زندگی نیستن.... 

# نه ب کودک همسری😡🤬😤😱من ی دختر 20 ساله ام ک تو 15 سالگی بچگی کردم، عاشق شدم و در آخر ازدواج کردم.... من حتی ی لحظه هم فکر نکردم.... اصلا نمیدونستم ازدواج چیه.... پس دختر ک 13 سالشه یا 10 سالشه یا همون 15 چ میفهمه ازدواج چیه.... لطفا. لطفا نکنید..... صرفا برا اینکه خودم اینو تجربه کردم نمیگم.... من دیدم زیاد دیدم ک هم سنام پشیمون شدن.... با اختلاف اینکه اونا خانوده هاشون خواستن و من خودم و حالا هر ناراحتی باشه روم نمیشه ب کسی بگم چون همه ی اطرافیانم بخاطر سنم مخالف صددرصد بودن.... اگه این امضا حتی روی یک نفر تاثیر بزاره.    از ته دلم شاد میشم🙃دخترا خوش بگذرونید... عشق کنید با دوستاتون وقت بگذرونید و با هدف پیش برید.... عاشق همه ی دخترام و خوشحالم ک یک دختر قویم ک دست از آرزوهاش نمیکشه💪
حدود ده سال ازم بزرگتره. به شدت به خانواده اش وابسته است. دهن بین حرف حرف مامانش خواهرشه. زودجوش عصب ...

امضای کاربری nilanillبخون کمکت میکنه یا از mamanyasin99 راحل خوبی میدن 

 بهترین راهه پسنداز ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟من و مادرشوهرم تصمیم گرفتیم ..عضوخیرین حمایت از بانوان و خانواده های کم درآمد باشیم ...ینی من با خیرین میتوانم وام به نیازمندان بدم جالبتر اینکه هرموقع نیاز داشته باشم بدون قرعه کشی و بدون ضمانت و بدون سود وام گیرنده باشم .تنها راه برای پسنداز مخفی برای اکثر ما خانمهای خانه دار هست 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز