سلام خانما راستش من ۲۴ سالمه و ۱۸ سالم بود ازدواج کردم زندگی بدی ندارم تقریبا همه چی برام محیاست اما خب شوهرم زیاد کمک حالم نیست تو بچه داری و خونه داری منم دست تنهام بعضی وقتا خیلی بهم فشار میاد از طرفیم آدمی نیستم ک با کسی درد و دل کنم یکمم بی سیاستم ولی خب شوهرم خیلی وابستس ب خانوادش و کلا میگه همه جا با اونا بریم یا زیاد میگه رفتوآمد کنیم منم انگار خسته شدم خیلی غر میزنم یا اینکه بحثمون میشه کینه میشه تو دلم حالا حالا ها باهاش صاف نمیشم و جدیدا هم هر جا میگه بریم میگم نمیخوام انگار دیگ هیچ جا بهم خوش نمیگذره خودمم دارم خسته میشم از این رفتارم البته بگم ک خونه اطرافیان میرم و باهاشون گرمم برخورد میکنم اما خب زیادی رفت وآمد کردن خستم میکنه
چرا اخه رفت و امد که خوبه من دوس دارم
حق داری عزیزم بچه داری انرژی زیادی از آدم میگیره مخصوصا دست تنهام باشی ولی سعی کن با صحبت کردن به نتیجه برسی
با لحن اروم بهش بگو همیشه همیشه ها
که عزیزم یکم شرایط سخت شده هم برای من که مادرم هم توکه پدری ومسئولیت داری تا بچمون بزرگ میشه یکم باید سرگرم کارای اون و کارای خودمون باشیم😘😘یکم استراحت کنیم یکم دونفره خوش بگذرونیم دوباره قاطی جمع میشیم😂اینجوری هم شوخی هم مهربونی
خوب حق داری.هر چیزی حدی داره.بالاخره شما هم حق دارین خودتون دوتایی برین بیرون.باهاش حرف بزن.
خوب الان ما چه کنیم
تو روزی یک لیوان گلگاوزبان دم کن بخور
تا حالت خوب باشه گیر به اون بنده خدا هم ندی
اولش گفتی همه چی مهیاست
آخرش میگی من خودم بداخلاقی می کنم
درنتیجه فقط او دم نوش بخور
بچه هات چندساله هستن؟
قرار نیست تا نهایت تحملت به خودت فشار بیاری و مردا از گوشه و کنایه و تو لفافه متوجه نمیشن وقتی که دوتاتون خیلی خوبین براش توضیح بده که به کمک بیشتری احتیاج داری حالا اول اینو اوکی کن برای رفت و آمد خیلی سنجیده باید عمل کنی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
46 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
