حال بد و عجیب.
تو دوبار تجربه م این اتفاق افتاد.
بارداری اول بسیار آرام و خوب
بارداری دوم پراسترس و سخت (تهوع و امنیوسنتز و نوزاد iugr و کم وزن و ...)
با تمام اوصاف حال بدم فقط دلتنگی برای روزهای آخر بارداری و روز سخت زایمان و دلتنگ پزشکم و ویزیت های ماهانه و .... این حس ها دائم بغض به گلو میاره و اشک به چشمانم. فرزندم رو عاشقانه دوست دارم ولی چیزی ازین حال کم‌نمیکنه
افسردگی پس از زایمان
منم دلتنگ شدم بعد دوتا زایمان درست میشه نمودی از افسردگیه
چه عجیب من همش میگم کاش زودتر تموم بشه😥
گلم از این روز ها استفاده کن بعدا پشیمان میشی
ما معمولا وقتی از یه مرحله وارد مرحله ی بعد میشیم دلتنگ مرحله ی قبل میشیم.ولی بعدا متوجه میشیم ای کاش از همون لحظه استفاده میکردیم
منم بعد از زایمان دومم تا مدتها دلتنگ،جواب آزمایش مثبت،صدای قلب توی سونوگرافی،بودم چون می دانستم،آخرین حاملگی و زایمان و نی نیه توی خونس،و کاملا به نظرم با افسردگیه بعد از زایمان فرق می کنه یه جور دلتنگی از پایان یک مرحله از زندگی است
من هم چون بعد از زایمان دوم دیگه هم دختر داشتم هم پسر آخرین زایمانم بود و اینم بگم خیلی بچه دوستم خودش تو این طرز فکر بی تاثیر نیست،شما هم ناراحت نباش با بچه هات لذت دنیا رو ببر،چشم بهم بزنی به سلامتی بزرگ شدن
