سلام، شوهر من لاغره از اول هم لاغر بوده و تو این چنسال عقدمون هم لاغر مونده انگار بقول خودش وقتی به آرامش بعد عروسیمون ک نزدیکه برسه و تنش و استرسا بخابه شااید چاق بشه ولی جالبه ک هیچوقت چاق نبوده قبلا 😐 ولی خواهرشوهر گرام گفتن ک من داداششونو تحت فشار دارم و لاغرش کردم 🙄 پشت سرم گفته من داداششو تحت فشار گذاشتم و اونقد زرنگم ک مث مو تو دستم دارمش شوهرمو واسه همون به هرچی میخام میرسم و اینکه حیف داداش مهربونشه به من.. خیلی دلخور شدم حداقل تو روم میگف ن تو جمع پشت سرم... نمدونم چیکار کنم واقعا دلم گرف ازش
شوهرتو بفرست بره سراغش
همه ی خواهرشوهرا عنن
عن حسابش کن بزن بیخیالی بیشتر بسوزه
اون خودشو خراب کرده ن تو رو
من همچین حرفی کسی بزنه میگم حتما خانوم خوبیه ک تونسته زندگی موفقی داشته باشه و خواهر شوهرم حسوده😂
اشکال نداره میگذره اینا که چیزی نیست
هیچ کاری نکن‌بزارهرچی دلش میخوادبگی اگه یه بارجلوت گفت چراداداشم لاغره بگو بزارایشااالله بریم خونه خودمون غذاهای خوشمزه منوبخوره حتما چاق میشه آدم غذای زنش بهش می‌چسبه گوشت میگیره
بااجازه استارتربه تاپیک داستان من سربزنید ممنون میشم
اینم بگم ن به شوهرت بگو ن ب خواهر شوهرت
ب روشم نیار ک روش تو روت باز میشه پررو میشه
خواستی فقط به ما بگو
اصلا حساسیت نشون نده و نقطه ضعف نده
به درک بذار اونقدر بگه تا بترکه از حسودی
تو فقط بیخیال باش و آدم حسابش نکن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
