اکثرا با هم در ارتباط نبودن یعنی همش درگیر بود با همه بچهاش این اواخرم به همسرم تهمت دزدی زده بود درصورتیکه بقیه گفتن امکاننداره و ایم برای همه مجانی کار کرده و وقتی همسرم بهش زنگ زد که بگه روی چه حساب اینتهمتو زده بهش گفت نمیخوام دیگه ببینمت و چند روز بعد توماشین برادرشوهرم بودن که چپ میکنن برادرشوهرم زنگ میزنه به شوهرم میگه بیا اینجا شوهرم یجوری رفت که قبل از امبولانس رسید به شهر دیگه و ۲۰ روز هر روز تا اون شهر میرفت برای کارای ماشین و بیمه بی هیچ چشمداشتی ، نمیشه اسم هرکسی رو پدر مادر گذاشت