من امروز رفته بودم مدرسه ک کتابامونو بهمون و تا الان کتاب واسمون نیومده بود...چون مدرسه ام تو بازاره واسه سرگرمی رفتم تو بوتیک های لباس ک بگردم و بعدبرم خونه دوتا مرد تو بوتیک بودن یکی جوون مثلا ۲۵ساله ک صاحبش بود و یکی مردی تقریبا ۴۰ساله ک خیلی خوشتیپ بود میخواست کادو بخره و از منم خواست نظر بدم ک چ لباسی برای دختر ۱۳سالش بخره گفت شما دخترین و سلیقه همو بهتر میدونید منم قبول کردم و کمکش کردم بعد یکی رو پسندید منم دیگ رفتم
دیدم پشت سرم داره میاد و صدام کرد خانوم وایسین و تشکر کرد بعد بهم تعارف کرد ک تا خونه برسونه منو منم گفتم نه خونمون نزدیکه لازم نیست بعد گفت میشه شمارتو داشته باشم نمیدونستم چی بگم شماره خاموشم رو بهش دادم بعد دیدم سوار یه ماشین مدل بالا شد و رفت...😐
بنظرتون قصدش چی بود ینی میخواست باهام دوست بشه؟