اول گفت فقط عموهامن و کم جمعیت بازم من راضی نبودم تو این کرونا بره ولی خونمون بالاسر مادرشه و رفت دیگه،بعد چند ساعت اومد پیاز ببره کم اومده بود گفت همش بیرون وایسادم گفتم اره دیدم داشتی روبوسی میکردی اینا همه عمه و عموهات بودن این همه ادم بعد عصبانی شد گفت دعوای خونت کم شده مث اینکه صبر کن بزار مهمونا برن میام بالا یه دعوایی درست میکنم از همونا ک دوس داری😐خانواده بی فرهنگش تو این اوضاع مهمونی دادن با این همع جمعیت بعد حق ب جانبم هست عنترخان،چقدر پر روئه،بعد ناهار هم اومد غذا اورد واسم خوابید انگار نه انگار،انقدر پشیمونم از وصلت با این بی فرهنگا ک حد نداره کاش قبل ازدواج میشناختمشون..
تهدید * بهت حق میدم چه بی منطق و بی فرهنگ بازی در میارن
حالا همش ماسک بزن تا بفهمه کارش پر خطره
خب مهمونی دادن بی فرهنگی داره؟
خون خودت کثیف نکن
اگه لحبازه و بد اخلاق تو هم کار خودت بکن غذات رو بخور یک آب هم روش و اصلا نپرس چه خبر
نه عزیزم من دارم باهاش زندگی میکنم اصلاااا دلت براش نسوزه ماسکو با دعوا مجبورش کردم بزنه وگرنه همینجوری رفته بود،فقطم خودش وسط اون جمعیت ماسک داشت،هر کاریم بگی کردم رگ خواب نداره،من میگم اگه میدونه اشتباهه رفتنش دیگه انقدر پررو و حق ب جانب نباشه،بگه اره عزیزم میدونم حساسی و اوضاع بده من رعایت میکنم حتما،نه اینکه بگه نه تو بیرون میری مگه من چیزی میگم‌حالا من کجا میرم؟هفته ای یکبار خونه مامانم با فاصله😐
درسته نمیخوام خانواده ی بی فرهنگش تغییر کنن،ولی خودش ک میتونست نره،واقعا اگه من بودم عمرا اگه میزاشتم خانوادم مهمونی بگیرن اگرم نمیشد جلوشونو گرفت تا یک ماه نمیرفتم چون سلامتی خودم و همسرم برام مهمه،همونطور ک سلامتی پدر و مادرم برام مهمه و الان مجبورم مدت طولانی نرم پیششون ک مبادا از اینا بگیرم و مبتلاشون کنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
