2777
2789
عنوان

حالممم بدهههه

76 بازدید | 3 پست

مادر بزرگم که تازه مرده نه به خواب من میاد نه مادرم 

امکان داره ازمون ناراحت باشه 

این داستان زندگی مادربزرگم

12سالش بود شوهرش دادن  7تا بچه داره 

که داییم ینی بچه بزرگش مرده 

از شانس بد مادر بزرگم 😭 یه دختر نااهل بهش میده که اذیتش میکنه خیلییی بابا بزرگم 20سالی میشه که مرده 

اون تنهای تنها بود 

دختر اخریش که نااهل بود هی کتک میزد مادر بزرگمو نمیزاشت خونه ما بیاد مادر بزرگم میزدش میفهمید اومده پیش ما خونه اش ینی 🖤 داغون بود ظرفاشو شیکونده بود هیچی نداشت اخریا مادر بزرگم با بغض وقتی بهش غذا دادیم گفت دخترم نمیاید بشینید خونه چایی تازه دمه 

مامانم گفت بخدا میزندت نمیشه 

مامانو داییم و خالم تصمیم گرفتن زمینشو بفروشن یه خونه بخرن واسش نذاشت اون یکی دخترش که خالم میشه خدا نگذره ازش گف برو گمشو نمیام واست خونه بخرم 

خیلی دلم میسوخت واسش منم که اون موقعه ها بچه تر بودم تو حال خودم بودم زیاد باهاش صحبت نکردم بخاطر همین خودمو نمیبخشم اخریا حالش خوب نبود خیلی لاغر شده بود ما فک میکردیم کرونا داره مامانم هر روز غذا میپخت بابام میبرد میداد بهش یواشکی که دختره نبینه 

چون مادر بزرگم شهرستانه ماهم خیلی بود مونده بودیم بابام مرخصی نداشت ولی من به دلم اومده بود نمیدونم اشوب بودم به مامانم گفت بمونیم خیلی گیر دادم ولی نشد

بعد یه هفته اون یکی خالم از بندر عباس اومد شهرستان 

مادر بزرگم حالش خوب شده بود مامانم بهش زنگ زد گفت خوبم خوبم دستت درد نکنه خدا حفظت کنه خیلی از مامانم راضی بود بعد فرداش خالم زنگ زد گف اومده اینجا یه طرف بدنش لمسه سکته کرده چهار روز تو بیمارستان بود خالم داشت سکته میکرد به مامانم زنگ زد گف منو اینجاول کردی من نمیتونم از این نگهداری کنم اومدی که هیچی نیومدی.

میندازمش خونه سالمندان میرم مامانم حالش خیلی بد شده بود تو این چهار روز من مامانم و اجیم هی گریه میکردیم هیچی دیگه خدا زن داییمو نگه داره زنش گف من نمیزارم بمونه خونش بیاد خونه پسرش من ازش نگهداری

میکنم شماهم نمیخواد بیاید واسه کار بابام اخراج میشد اگه میرفتیم گف اگه حالش بد بود زنگ میزنم میگم بیاید ببینیدش  فردا  صبح داییم زنگ زد گف پاشید بیاید داره تموم میکنه راه چند ساعته رو بابام با سرعت200

میرفت اجیمم اومد هیچی ساعت هفت شب بود دختر داییم به اجیم پیام داد تموم کرد 🖤😔😔 هیچی بابام و ما نمیخواستیم به مامانم بگیم داییم زنگ زد مامانم جواب داد وای خدااا هیچی دیگه با التماس گفتیم تو مسجد نگهش دارن تا برن ببیننش منو نذاشتن برم ولی دلم خیلی براش تنگه خدا بیامرزدش💔💔

خدا رحمتش کنه براش صلوات میفرستم

نرسیده به دریا🏖️                                                             اسمم ساحل🙂                                                                میشه برای شفای مادرم وسلامتی خوانوادم یه صلوات بفرستی🙏❤️

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792