خب منم کلاس ششم سرگروه کسی بودم که چند روز بعد با دوست پسرش فرار کرد! پدرش سکته قلبی کرد! ولی تمام صحبت هامون در حد کار گروهی بود.نه من روی اون تاثیر داشتم و نه اون روی من.یجورایی مثل همکار بودیم. تا جایی که وظیفه خودم میدونستم کمکش میکردم.تازه خیلی برای خودش و پدرش ناراحت شدم.برای همین پرسیدم ارتباطشون قراره بیشتر از این(گفت و گوی درسی و کار عملی) بشه؟
تازه اون سال کلی قبولی تیزهوشان هم دادیم.ولی به هرحال آدم های مختلفی توی یه مدرسه وجود دارن.در آینده ممکنه بیشتر با افراد مختلف مواجه بشه.
ولی اگه اعضای گروه توی کارهای گروهی کاهلی میکنن و از زیر کار در میرن، حتما باید پیش دبیر اعتراض کنه.
فقط توی یک درس اینطور گروه بندی شده؟ تا جایی که یادمه هر درس، دبیر جدا داشت و گروهبندی جدا. تا ابتدایی معلم ما رو گروهبندی میکرد.اما متوسطه اختیاری بود.