سلام دیشب رفتیم بیرون با مادرشوهرم اینا بعد نمیدونم من یه چی گفتم بعد شوهرم یه جوری جواب داد بعد اومدنی گفتم مامانت اینارو میبینی شیرین میشی بعد یکم بحث کردیم منم شام سمبوسه درست کردم سه تا دونه موند داداشم خیلی دوست داره کوچیکه گفتم ببرم اون بخوره بعد شوهرم تو ماشین گفت میخواستم سمبوسه هارو بیارم مامانم اینا بخورن ولی نیاوردم گفتم تو الان میگی هرچی داری میدی مامانت اینا درصورتی که من ببارم این حرفو نزدم ولی اینم بگم بخدا مامانش خیلی در حقمون ظلم کرد خیلی خود شوهرمم میدونه یبار ازش پول قرض کردیم بخدا پدرشوهرم حقوق میگیره جدا ازاون سرکار می‌ره کرایه خونه کرایه مغازه میگیره دخترش سرکار می‌ره ولی زنگ زد گفت پول و میدین یا بیام جلو در شوهرم خودش گفت دیگه پامو خونشون نمیذارم بعد چند وقت دوباره رفتیم خونشون من میگفتم زنگ بزن مامانت حالشو بپرس بعد بهم گفت تو نمیذاشتی من برم خونه مامانم اینا انگار من دستور پاهاشو بسته بودم مادرشوهرم ما طبقه پایین میشستیم منو خون جیگر کردن بخدا هرروز یه حرف جدید از فامیلا به گوشم می‌رسید الان شوهرم عوض اینکه بگه دستت درد نکنه میای خونه مامانم میگه خوست نمیاد بیای پیش مامانم اینا نیا منم نمیام خونه مامانت اینا
خواهرشوهرم 18سالشه بخدا هزار جور حرف زده بهم یه بار مادرشوهرم بهش نگفت بی احترامی نکن بعد شوهرم از شرکت دراومد یه زنگ نزدن ببینن ما پول داریم برا بچه شیرخشک بخریم کرایه خونه بدیم بعد من مامانم افتاده بود دنبال شوهر خالم که شوهرمو برگردونه شرکت اونوقت این نمک نشناسی بامن دعوا میکنه به مامانت اینا چه ربطی داره
ایشاالله خدا زندگیت رو سر شار از شادی و خوشبختی کنه
شوهرتو بده با چاقو ریف ریف کنم برات
سلام عزیزم توصیه من بعد شش سال زندگی این که راحت بگیری چیزی مه باب میان نیست از یه گوش بگیر از یه گوش دس بده و باهاش بحث نکن کلا انگار بحث کنی بهم میریزن وگرنه محال نیاد خونه مامانت نگه میشه بگو عزیزم بزار مام هم رو تلخ نکنیم اگه دلخوری پیش میاد هم رو نرنجونیم برعکس فکر حل دلخوری بشیم نه بدتر کردنش
دیشب بهم گفت ملمانم الویت زندگیمه منم گفتم حداقل بهم نگو تو دلت نگه دار من دلسرد میشم فقط گفت باشه
دویت من خودت میگی شوهرت همه رو میدونه و میبینه بازم چشم پوشی میکنه پس چرا مدام از خانوادش و مامانش میگی؟ ولش کن وقتی فایده نداره چرا مستقیم گلایه میکنی
یچیزی بگم بهت همونطور ک تو از خانوادت در هیچ حالتی نمیگذری اونم صدبرابر نمیگذره حتی اگه اتیشش بزنن پس اب در هاون نکوب
ببین وقتی مستقیم گلایه میکنی هرکار محبت امیزی هم بکنی شوهرت میگه این از خانوادم بدش میاد الکی محبت نمیکنه یا اصلا محبتتو نمیبینه
درعوض سعی کن غیر مستقیم گلایه کنی
اشکال نداره عزیزم به خدا اینا که میگی تو زندگی اکثر ما ها هست بعضی ها خواسته و بعضی ها ناخواسته دلمون رو میشکنن ولی گذشت و بخشش حالت رو خوب میکنه و مهم تر اینکه سعی کن با همسرت مثل دوست باشین اگه اینکارو کنی زندگی خیلی خوش میگذره سخت نگیر
