ازم یک سال کوچیکتر هست. خیلی وقته دوستیم، از نوع دوست صمیمی، اما در طی این سال ها رفته رفته تتفاوت های ما زیاد شده، که به شخصه این تفاوت ها باعث آزار من میشه.
مثلا گرایش به دختر داره، یا با مامانش میرن دیت با مرد ها( مامانش مطلقه هست).
نه تنها این موضوعات، رفته رفته اخلاق خامش هم اذیتم میکنه. رفتارش خیلی خیلی مهربون هست اما خیلی پز میده، خیلی خودشو دست بالا میگیره. مثلا انگلیسی حرف میزنه نصفش رو اشتباه تلفظ میکنه ولی همچنان ادعا داره تو انگلیسی خوبه. میفهمید چی میگم؟ از این ادم هاست که جار میزنند محشرن درحالی که مراجعه میکنی بهشون میبینی هیچ چیز خاصی ندارن.
ما قبلا دعوا داشتیم و اشتباهات از اون بوده، هر بار بخشیدمش اما کم کم تحمل حضورش برام سخت میشه. نمیدونم چرا.. واقعا دلمم نمیاد دوستیمو باهاش بهم بزنم یا باهاش بد رفتار کنم. میگم درسته تو گذشته بدی داشته ولی حالا باهات خوبه،
چطور دلت میاد باهاش بدون هیچ دلیل منطقی بهم بزنی!