سلام
حدود یکسال پیش با ی پسر تو تولد آشنای یکی از دوستام اشنا شدم
نمیدونم چرا بهش حس داشتم همون بار اول
مثلا اگه ب کس دیگه ای نگا میکرد یا باهاش حرف میزد ناراحت میشدم
با اینکه هنوز حتی شماره همو نگرفته بودیم
دلم براش میرفت
اونشب گذشت و بعد یکروز شماره همدیگه رو گرفتیم
من خیلی محل نمیدادم ولی اون کم کم متمایل تر میشد
مدام زنگ میزد پیام میداد
روزای خوبی داشتیم
تا اینکه من فهمیدم قبل من با ی دختر بوده ک بکارتش و گرفته من تصمیم گرفتم برم ولی نمیذاشت بهم میگفت اونو نمیخاد و فقط بخاطر عذاب وجدان کنارشه
بهم میگفت صبر کن تا ردش کنم بره
و من یکسال تمام صبر کردم تا اینکه تو اینستاگرام دختره رو پیدا کردم و بهش دایرکت دادم تا همه چیزو بگم اما نمیدونم چی شد پشیمون شدم و پیامم و پاک کردم
با این وجود اون پیگیر شد وهی پرسید نمیدونم چرا نخاستم حقیقت و بگم ترسیدم خرابتر بشه و گفتم دوست دختر یکی از دوستاشم و دروغ بافتم
تا اینکه دختره عکس منو نشون اون یارو میده و اونم بهش میگه دوست دختر قبلیم بوده
من هنور تو زندگیش بودم هنوز یک روز نگذشته بود از وقتی ک گفت بدون من میمیره