2777
2789
عنوان

داستان زندگی‌ من 💔

784 بازدید | 42 پست

سلام

حدود یکسال پیش با ی پسر تو‌ تولد آشنای یکی از دوستام اشنا شدم 

نمیدونم چرا بهش حس داشتم همون بار اول 

مثلا اگه ب کس دیگه ای نگا میکرد یا باهاش حرف میزد ناراحت میشدم 

با اینکه هنوز حتی شماره همو نگرفته بودیم 

دلم براش میرفت

اونشب گذشت و بعد یکروز شماره همدیگه رو گرفتیم

من خیلی محل نمیدادم ولی اون کم کم متمایل تر میشد

مدام زنگ میزد پیام میداد 

روزای خوبی داشتیم 

تا اینکه من‌ فهمیدم قبل من با ی دختر بوده ک بکارتش و گرفته من تصمیم گرفتم برم ولی نمیذاشت بهم میگفت اونو نمیخاد و فقط بخاطر عذاب وجدان کنارشه 

بهم میگفت صبر کن تا ردش کنم بره 

و‌ من یکسال تمام صبر کردم تا اینکه تو اینستاگرام دختره رو پیدا کردم و بهش دایرکت دادم تا همه چیزو بگم اما نمیدونم چی شد پشیمون شدم و پیامم و پاک کردم 

با این وجود اون پیگیر شد و‌هی پرسید نمیدونم چرا نخاستم حقیقت و بگم ترسیدم خرابتر بشه و گفتم دوست دختر یکی از دوستاشم و دروغ بافتم 

تا اینکه دختره عکس منو نشون اون یارو میده و اونم بهش میگه دوست دختر قبلیم بوده

من هنور تو زندگیش بودم هنوز یک روز نگذشته بود از وقتی ک گفت بدون من میمیره

لایک

پربازدید شد صلوات برام بفرستید

بعضی شبا عجیب دلتنگت میشم نمیدونم واقعا نمیدونم به هر دری زدم که قسمتم بشی اما نمیشه من از خدا فقط یه چیز میخوام اونم لحظه ای که خودمو توی لباس عروس دیدم حداقل با اونی که دوسش دارم باشم میدونی از اون دردناک تر چیه؟؟؟تو حتی نمیدونی من حاضرم برات تک تک استخون هامم بدم یادت باشه هیچکس اندازه من نمیتونه دوستت داشته باشه این چند بیت شعر تقدیم به خودت عزیزترینمA❤️میخوام بدونی که دلم داره برات پر میزنه🕊مثل یه داروغه شبا به هر دری سر میزنه 🥺وقتی میای با اون چشات دنیامو پر نور می کنی💫غصه ی تنها موندن و از دل من دور می کنی 🥹عمری اگه نگات کنم از دیدنت سیر نمیشم😍بدون که عشق تو زده خیمه به صحرای دلم 🫀اگر که باور نداری گوش کن به حرفای دلم...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

از اون روز بحثای ما شروع شد ازش خواستم بریم جایی تا باهم حرف بزنیم فقط داد میزد میگفت منو نیمخاد و من هنوز تو شک بودم باورم نمیشد این همون ادمی هست ک سر منو میذاشت رو سینش و میگفت تو ب من ارامش میدی کنارت به هیچ چیزی فکر نمیکنم 

برام شعر میگفت 

روزای بارونی بهم میگفت اندازه قطره های بارون‌ دوستم داره

تو‌این فکرا بودم ک‌اولین تو گوشی و بهم زد 

منو زد 

و من انگار ادمی ک حالیش نیست چه بلایی سر خودش و غرورش اومده التماس میکردم ک نره و اون بازم میزد

لایک پلیز

وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...!!!نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...!!!نه در اخبار حرفی زده میشود...!!!نه خیابانی بسته میشود...!!!و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...!!!تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...!!!...!!! پدرم کمی شکسته تر...!!!اقواممان چندروز آسوده از کار...!!!دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب  آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...!!!راستی عشقم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!!!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...!ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید و اشک تمساح میریزد...!!!و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...!!!من میمانمو و خدا،بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...!                           

برام سخت بود تو خیابون میدوایدم و داد میزدم 

مث روانی ها 

همیشه بهم میگفت دیوونه ای

و‌واقعا اون روز دیوونه بودم

خسته بودم جون نداشتم ولی خودم و رسوندم دفتر پیشخوان و سیم کارت خریدم و‌ عوض کردم

و خطی ک از من داشت و خاموش کردم 

روزی ک بحثمون شد ی ساعت داشتم ک قیمتی بود و‌پیشش جا مونده بود از یکی از دوستام خواستم ک اونو برام پس بگیره ازش 

ولی بهونه میاورد

بعد ی هفته ی روز انگار خودمم دنبال بهونه بودم برم سمتش بهش زنگ زدم و گفتم چرا ساعتمو پس نمیده 

و اون گفت بدون من مرده و نمیتونه زندگی کنه 


این رابطه مزخرف دوباره شروع شد 

ولی اینبار من شماره دختره رو داشتم و مدام چکشون میکردم انلاینشون باهم بود

و فهمیدم هم خدا رو میخاد هم خرما

ما وضع متوسطی داشتیم 

ولی اون دختره پولدار بود

صب تا شب کار میکردم و با حقوقم بهترین چیزا رو براش میخریدم ک مباد از اون دختره عقب نمونم


اسی سریع بزار

                   قانون جذبی                              اگه خدا یه آرزویی رو میندازه توی دل ها قدرت رسیدن بهشم میده😍                                     ایمان داشته باش که به چیزی که میخوای میرسی . از کم شروع کن و بابت هر چیز کوچیکی خدارو شکر کن✌                                            ملکه ذهنت سپاسگزاری باشه . به چیزای خوب فکر کن تا کائنات ازت نیرو بگیره و چندبرابرش رو به سمتت بفرسته(به آینه نگاه کن؛قهرمان زندگی تو اونجاست :)  
این رابطه مزخرف دوباره شروع شد  ولی اینبار من شماره دختره رو داشتم و مدام چکشون میکردم انلاینش ...

عاشقی کورت کرده بودا😢

دوستان هرکدوم کار تایپ،جزوه نویسی،تبدیل عکس و ویس به متن ،پاور،ورد،تحقیق،ارائه،مقاله ،آزمون نهاد ،حضور زدن کلاس ها ،کارای تخصصی پاور و ورد هم کاملا مسلطم بهم پیام بدید باقیمت و کیفیت عالی انجام میدم براتون    برای اینکه کار پیدا کنم صلوات بفرسید برام

ی روز دیدم دختره تو اینستاگرامش زده نامزدی کرده و اسم عشق منو گذاشته بود

کسی ک بخاطرش از جونم گذشتم 

کسی ک شب و روز فکرم پیشش بود 

ی پیج فیک ساختم و فالوش کردم 

از بین فالوراش چنتا پسر و پیدا کردم و بهشون‌دایرکت دادم و گفتم ک این دختره رو میشناسن 

همشون جز ی نفر زیر بار نرفت 

گفت قبلا باهاش بوده و تو رابطشون اصرار داشته ک پسره باهاش رابطه کامل داشته باشه و ی جورایی خودشو کنه تو پاچش

انگار دنیا رو بهم داده بودن من تونستم بالاخره ثابت کنم این دختره ادم درستی نیست 

اینو جا انداختم وقتی دایرکت دادم پسره بهم شماره داد و زنگ زدم هرچی ک گفت با گوشی دوستم ضبط کردم

هردومون خوشحال بودیم من و دوستم ک تونستیم مچشو بگیریم 

خیلی چیزای ناجوری درموردش گفت نمیخام بگم 

فرستادم واسه عشقم واسه کسی ک‌براش این همه جنگیدم 

و اون در کمال ناباوری فقط ب من فحش میداد 

اون خیانت کرده بود و‌من فحش میخوردم 

اون بی وفایی کرده بود و من بلاک شدم

انگار نمیخاست تصورش از اون بهم بخوره 

انگار واقعا اونی ک تو این یکسال بازی خورده بود من بودم

انگار اصلا هیچوقت نبودم 

منم تصمیم گرفتم ی بارم شده واسه خودم کاری کنم واسه خودم بجنگم و کوتاه نیام 

واسه یکسال عمری ک تباهش کرد 

صدای پسره رو برای مامان عشقم و دوستاش فرستادم تا دیگه حتی نتونه اسم اون دختره رو بیاره 

دختره رو هم تهدید کردم اگه نره ب باباش زنگ میزنم و لوش میدم 

اخه تو پیج دختره پیج کاری باباش و ک خوشبختانه شماره تماسشم تو بیوش بود پیدا کردم 


شما جای من بودین ب باباش زنگ میزدین

اون خیانت کرده بود و‌من فحش میخوردم  اون بی وفایی کرده بود و من بلاک شدم انگار نمیخاست تصورش ...

خب بعدش چیشد

دوستان هرکدوم کار تایپ،جزوه نویسی،تبدیل عکس و ویس به متن ،پاور،ورد،تحقیق،ارائه،مقاله ،آزمون نهاد ،حضور زدن کلاس ها ،کارای تخصصی پاور و ورد هم کاملا مسلطم بهم پیام بدید باقیمت و کیفیت عالی انجام میدم براتون    برای اینکه کار پیدا کنم صلوات بفرسید برام
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792