ماحدود دوماهی هست اومدیم این خونه یه گربه تو کوچه بود که خیلی دستی بود چندباری مرغ پخته شده یا گوشت بهش دادم تو کوچه جوری که تادرو بازمیکردیم میومدجلومون تا اینجامشکلی نبود تااینکه یه روز دیدم سر از پارکینگمون دراوردطبقه بالایمون یه دخترو پسر داره من خودمم یه دختر دارم دیگه این گربه اومد تو پارکینگو اسباب بازیه این بچه هاشد دخترخودمم یوقتایی میرفت پایین بچه ها دیگه همش تو پارکینگ نگه داشته بودن نمیذاشتن بره بیرون گربه هه خودشم اگه میرفت میومد دوباره ولی خوب دردسرم داشت همه بچه ها تو کوچه دیگه از ظهر تاشب تو پارکینگ جمع بودن برااین گربه یعنی سرو صدای پسر بچه که هیچی نگم اسایش نداشتیم کثیفیه پارکینگم به کنار اذیتای بچه هام یه طرف یا مدام با اب یخ میشستنش یا میبردن از طبقه دوم هی پرتش میکردن تو باغچه یا یبار مقعده گربهه خون افتاده بود نمیدونم چیکارش کرده بودن خلاصه اینارو گفتم که بگم ما چند شب پیش تصمیم گرفتیم این گربه رو ببریم چندتا خیابون بالاتر ازادش کنیم واین کارو کردیم چندتا محله دورتر بردیمش حالا امشب یه دردسری برامون به وجود اومدشوهرم میگه نکنه آه گربه هه یا بچه ها بوده چون بلاخره بهش وابسته شده بودن نمیدونم دلچرکین شدم از کارمون چون به انرژی منفی اطرافیان خیلی رسیدم تو زندگیمون یا به نظر شما حسم بیخودیه؟