صف بستن و برنامه صبحگاه😰
پسرا میگن ما سربازی میریم پادگان داریم نمیدونن ماهم صبحگاه داشتیم!
اول قرائت قرآن
بعد سرود ملی که همزمان با سرود میبایس یکی پرچم کشور رو با طناب بکشه بالا
بعد مناجات یکی میخوند ما میگفتیم آمین
بعد دعا فرج
بعد تذکرات ناظم
تازه اجازه میدادن بریم سر کلاس!
سری صبح تو زمستون یخ میزدیم