سلام بچهها
دیروز بعد از مدتها اومدم خونه مادرم اینا، همسرم رفته بود ماموریت و تنها بودم دیگه اومدم پیش خونوادم که تنها نباشم
مادرم اینا بخاطر وضعیت مالی که داشتن و بنا به دلایلی ناچار شدن آپارتمان نشین بشن
یه داداش دانشجوام دارم
همسایه کناریشون یه خونواده بی شخصیت بی فرهنگ که اصلا نمیدونم چطور توضیح بدم
سه تا بچه دارن شلوغ
زنه و مرده هم آنقدر بلند حرف میزنن همش صدای جیغ جیغ میاد همش داد و بیداد
درو میکوبن، اصلا نمیدونید
تپش قلب شدید گرفتم از اینهمه بی شخصیتی
بیچاره خانوادم بیچاره داداشم که اتاقش چسبیده به اتاق این حیوونا
بابامم با اینا حرفش شده قبلا اصلا اجازه نمیده تذکری بدیم
واقعا اومدم دلم باز شه، دلم برای خانوادم کباب شد