2777
2789

میدونم عصلا حوصله این بحثارو ندارید اما میخوام تکلیف خودمو دلمو روشن کنم.به نظراتتون احتیاج دارم و قسم میخورم هیچیش سرکاری نیس

بچه ها من حدود ۱۶ سالم بود با پسر همسایمون وارد رابطه شدم.من از بچگی عاشقش شده بودم حسو حال عجیبی تو دلم بود وقتی میدیمش تا اینکه بعدن از رو لبخنداشو رفتاراش و اینکه میومد دنبالم فهمید اونم دوسم داره یادمه هر وخ رو به رو میشدیم چون هردومون خجالت میکشیدیم فقط تو چشمای هم نگا میکردیم لبخند میزدیم و رومون نمیشد حتی حرف بزنیم یه روز مث بچه ها بهش نامه دادم اون موقع اصلا غرور و مرور حالیم نبود گفتم خو اون دوسم داره چه اشکالی داره اول من اعتراف کنم

تو نامه طولانی بهش اعتراف کردم که دوسش دارم و شماره‌مم نوشتم موقع مدرسه صبح با کلی استرس بهش دادم و اونم شوکه شد گفتم بگیر دیگ بعد فرار کردم خخ یادش بخیر..

از مدرسه که برگشتم کلی استرس داشتم که خدایا چیمیشه بعد ظهرش بهم پیام داد سلام فهمیدم خودشه خلاصه خیلی باهم رابطه خوبی داشتیم حتی یبار هم دعوا نداشتیم میگفتم تو چجوری یهو از من خوشت اومد چون قبلا خیلی یخ بود حتی نگامم نمیکرد هنش سرش پایین بود گف مهرت افتاد به دلم هردومون بچه بودیم و دلمون خوش بود و فک میکردیم بزرگ شیم به هم میرسیمو خوشبخت میشیم تا اینکه من گند زدم تو رابطمون😔😥

به آینده هنوز امید دارم💜

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

۵ ۶ ماهی از رابطمون گذشته بود که خانوادم رازمو فهمیدن خیلی بد شد خیلی کلی دعوام کردن کلی فحش شنیدم کلی غصه خوردم خانوادم خواستن برن یقه اونو بگیرن گفتم اونو ول کنید هر کاری میخواید با من بکنید ولی اونو ول کنید.

گوشیمو گرفتن یه مدت کوچیک ازش بیخبر بودم ولی بعد یه مدت گوشیمو پس گرفتم. بهش پیام دادم چون دلم پیشش بود

به آینده هنوز امید دارم💜

یه خاستگار برام‌ اومدموقعیتش خوب بود خانوادمم راضی بودن منه احمقم دودل شدم گفتم معلوم نیس اصن آخر رابطه منو پسر همسایمون چی بشه اون نه حتی مدرسه شو تموم کرده نه شغل داره نه ماشین نه خونه هیچیه هیچی

به خاطر همین بدون اینکه بهش بگم ازش فاصله گرفتم رابطمو باهاش قط کردم.

اون‌پیگیر بود خیلیم پیگیر بود چون یکی از همکلاسیام اومد گف تو فلانی(پسر همسایمون)میشناسی شوکه شدم گفتم اره گفت از تو میپرسید تو یه گروه تلگرامی ازم پرسید تو مال اون مدرسه دخترونه ایی منم گفتم اره بعد گفت اگه فلانی(ینی من)میشناسی این پیامو بهش برسون که چیشده تغییر کرده چرا جوابمو نمیده منم گفتم به دوستم برو بهش بگو رابطمون اشتباه بوده کاش زبونم لال میشد نمیگفتم چطو دلم اومو😔 فرداش دوستم اومد گف بهش گفتم اونم گفته ولی اخه چرا ولی منکه دوسش داشتم و دارم گفت بهت بگم ولی من واقعا دوست داشتم..

هنوزم که یادم میافته آتیش میگیرم چطو تونستم دلشو بشکنم


به آینده هنوز امید دارم💜

خاستگاریم بهم خورد دلم شکست بعد اون خیلی دلم شکست از خیلیا گول خوردم تحقر شدم ازم سو استفاده شد تمام این بلاها تقاص کاری بود که با اون کردم و دلشو شکستم از نفهمیم بود نباید هیچ وخت دستشو ول میکردم فقط به خاطر یه موقعیت بهتر ولش کردم نه اون منو میبخشه نه خودم میتونم خودمو ببخشم


به آینده هنوز امید دارم💜

چن روز پیش با خبر شدم عشق جدید داره

میخواستم یه جوری دوباره خودمونو وصل کنم بهم میدونم لابد الان میگید چقد پرروم ولی گفتم که عشق اول بودم عشق بچگیام بود هنوز دوسش دارم برای خودمم عجیبه

ناامید شدم ولی به این فکر میکنم اگه عشق جدید گرفته فراموش کرده چرا حالمو از خواهرم پرسید چون این سال های اخیر سر جم ۳ بار هم ندیده‌مش فقط از دور چن بار هم ریز چشمی نگام کرد دل خوش شده بودم که شاید فراموشم نکرده ولی الان کلا قطع امید کردم

به آینده هنوز امید دارم💜

الان میخوام ازتون بپرسم اگه دوباره راهی پیدا کنم که باهاش ارتباط بگیرم باهاش حرف بزنم بنظرتون چه رفتاری نشون میده اصلا منو بخشیده!!

به نظرتون فراموشم کرده یا نه..

همش به این فکر میکنم محاله فراموشم کنه چون عشق اول اونم من بودم یه جورایی خودخواهم ولی بازم میخوام برگردیم پیش هم!!😓

به آینده هنوز امید دارم💜
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792