بچه هامن پیش ی خانمی ۵تومن پول داشتم به دلایلی ازهم دورشدیم ی هفتس هی یادش میفتادم شمارش نمیگرفت رفتم دم محل کارش ارایشگاهش جمع شده بود مغازه بغلی گفت خونش روبه رورفتم دیدم ی هفتس ازچهلمش گذشته 🥺حالم که خیلی بدشدزن بسیارخوبی بود الانم من روم نمیشه برم به خانوادش بگم قضیه پولومادرم میگه روحش درعذاب بگو