عروسمون رفته بد من و مامانمو به تازه عروسمون گفته و کلی پشت سرمون حرف زده طوری که اونو نسبت به من که خواهرشوهرشم سرد کرده.بینمون نه کدورتی بوده نه دخالتی .از این ناراحتم.فعلا یه مدتیه سکوت کردم و هیچ واکنشی نداشتم با اینکه واقعا یادش میوفتم اذیت میشم.نمیخوام بین خونواده ها دعوا راه بیوفته یا قهری چیزی
شما بودین چجوری برخورد میکردین با این قضیه ؟
سکوت
تا اینکه زمان شما رو به عروس جدیده ثابت کنه
باهاش صحبت کن که ادامه نده کارشو. و اینکه جلو اینجور ادما حرف نزنین بی محلش کنین تنبیه بشه
کی بهت گفت که بدگوییتو کرده؟
ایشون بعد چن وقت هم شمارو خاهد شناخت هم جاریتونو بس بزار زمان حل کنه
دیگه بهش محل نمیدادم و خیلی سرد و سنگین رفتار میکردم
بنظرم بهتره انقدر رفتارتون خوب و با احترام باشه تا خود عروستون متوجه بشه اون یکی عروس دروغ گفته
هیچ راهی مطمئن تر از این نیست که با رفتارت به یه ادم ثابت کنی اشتباه فکر میکرده
نمیدونم ما ایرانیان چرا به جایی که حرفمون رو به طرف بزنیم پشت سر ش میزنیم
به عروسان بگو از کارت ناراحت شدم. چجوری میتونی حیرانش کنی
یکبار که پا به پای جاری بزرگ بدگویی کرد جاری بزرگ خبر اورد واستون بعد میشناسه ذات بد جاریشو
از عروس جدیده بترس که حرفاشو اومده گفته
جبران
