سلام دوستان
من امروز رفتم دکتر از اونجا رفتم داروخونه داروهامو بگیرم،یه خانومی اومد جلو داروخونه که سنش بین 20تا30بود.یه دختر بچه زیر 2سال هم بغلش بود،داشت جوراب میفروخت اومد جلو گفت تو رو خدا ازم جوراب بخر انگار کمک کردی برای خرید شیرخشک بچم.منم چون چند بار جوراب برای همسرم از اینجوراشخاص خریده بودم و همسرم چند جفت جوراب استفاده نشده داشت احساس کردم خرید اضافه اسرافه،من گفتم لازم ندارم و از کنارش رد شدم.رفتم سوپرمارکت که همون نزدیکی بود خانومی پشت سرم اومد و مستقیم رفت سر یخچال سوپرمارکت یه آب میوه برداشت اومد به آقایی که خرید کرده بود و منتظر حسابش بود که کارت بکشه آروم به آقاهه نمیدونمچی گفت ولی آخرش رو فهمیدم که ازش خواست حساب کنه اونم توجه نکرد و کارتش رو کشید و رفت.من با خرید خودم به صاحب سوپری گفتم حساب میکنم،حساب کردم و زنه رفت بیرون.صاحب سوپری گفت خانوم ،به اینجور اشخاص کمک نکنید از صبح با هر مشتری وارد مغازه میشه و رو به مشتری میکنه میگه اینم حساب کن.خود صاحب مغازه گفت شاید تا الان که حدود ساعت 8شبه نزدیک دویست هزارتومن اومده با تو رو دروایستی قرار دادن مشتری،از مشتریهام کنده،گفت درسته این پول تو جیب من میره ولی درست نیست که یه آدم جوون اینطوری راه اخاذی رو در پیش بگیره.
چرا عزت نفسشون رو آدما انقدر زیرپاشون له میکنن،ا
مثلا یه زن جوون چرا کار نمیکنه راه گدایی رو در پیش گرفته،تعداد اینجور آدما زیاده و هر روز زیادتر هم میشه.از عصر که برگشتم خونه ذهنم درمورد بچه اون خانوم مشغوله،سرنوشت اینجور بچه ها چی میشه.😔