من شهرستانی هستم سمت کرمانشاه و با یک نفر آشنا شدم اهل تهران است ایشون خیلی به بنده علاقه منده و ازم خواستگاری کرده اخلاقش خوبه
اما موضوی مثل خوره به جونم افتاده که هم فرهنگ نیستیم اصلا حتی نحوه حرف زدن مون باهم فرق داره و این موضوع روحیمو بد میکنه کع نکنه در آینده دچار مشکل و.... بشم 😔 ما زندگی مون سنتی بوده ولی ایشون خب مدرن هستن
نمیدونم چکار کنم از یک ورم همرو واقعا دوست داریم و ایشون هیچ مشکلی با من نداره😔 ضمنا هر دو ازدواج مجددمونه
نمیدونم چکار کنم شماها بگید ضمنا سمت نارمک میشینن😔
خوبه کع
از دستش ندع
فرهنگ ها و عقاید متفاوت باعث ب مشکل خوردن میشه
اوووف تو تربیت بچه هم به مشکل میخورید بعدن ها
یک مدت باهم ارتباط خانوادگی داشته باشید تا اشنا بشید
ااا نزدیک ما میشینن
چه عجیب و جالب. به عنوان یه آقا عاشق دختری شده بودم که سمت نارمک بود. منم شهرستانیم مثل شما و سنتی هم بوده زندگیم
سخته خیلی سخت ،منم با فرهنگ دیگه ای ازدواج کردم اوایل خیلی سخت بود
کره بیخیال شیو بکه ارا خود
اگه کامل ناسیده ک بعدا طعنه یا زخم زبونه د فرهنگتان نیوشه پس ترس نیاشتو
منم بچه تهرانم با شمالی ازدواج کردم باهم قبلش دوست بودیم با خودش مشکلی ندارم ولی با خانوادش چرا ولی رو هم رفته خیلی عاشق همیم و زندگی آروم و خوبی داریم
