اصلاح در بارداری

مدیر استارتر

عضویت: 1399/10/04

تعداد پست: 108

ژیلت بزن

نمیتونم ژیلت بزنم خیلی بهم فشار میاد

1400/06/22

|

15:55

عضویت: 1400/03/16

تعداد پست: 1828

نمیتونم ژیلت بزنم خیلی بهم فشار میاد

بزار شوهرت برات بگیره

باز آمد شوهر بی بهانه، با ادایی کودکانه، هیکلی چون استوانه می کند غر غر به خانه، یادم اید روز اول، گردنش کج، دست و پا شل . پیش بابا موش میشد سر خیس تا گوش میشد . دختری افتاده بودم مهربان و ساده بودم نرم و نازک، شاد و چابک. چشمهایم همچو اهو، عطر موهایم چو شب بو . می شنیدم از لب او حرفایی همچو جادو : من غلام خانه زادت، جان دهم هر دم به یادت، گر نیایی خانه ی من می گریزد روحم از تن . بعد از آن گفتار زیبا خام گشتم من همان جا . شد به پا جشن عروسی کیک و شام و دیده بوسی . بعد از آن دیگر ندیدم هرگز آن اوقات بی غم . قسمتم یک مرد جانی ، اندکی لوس و روانی ، بی اراده همچو یابو، پرخور و مغرور و پر رو . بشنو از من جان خواهر، هر که کرد این دوره شوهر ؛ خاک بر سر گشت و حیران . شد پشیمان شد پشیمان شد پشیمان......

1400/06/22

|

15:55

مدیر استارتر

عضویت: 1399/10/04

تعداد پست: 108

بزار شوهرت برات بگیره

خیلی خجالت میکشم نمیتونم بهش بگم

1400/06/22

|

15:56

عضویت: 1400/03/16

تعداد پست: 1828

خیلی خجالت میکشم نمیتونم بهش بگم

اخی چیزی که نداره بهش بگو میتونی یا نه اگه گفت نه دیگه هیچی

باز آمد شوهر بی بهانه، با ادایی کودکانه، هیکلی چون استوانه می کند غر غر به خانه، یادم اید روز اول، گردنش کج، دست و پا شل . پیش بابا موش میشد سر خیس تا گوش میشد . دختری افتاده بودم مهربان و ساده بودم نرم و نازک، شاد و چابک. چشمهایم همچو اهو، عطر موهایم چو شب بو . می شنیدم از لب او حرفایی همچو جادو : من غلام خانه زادت، جان دهم هر دم به یادت، گر نیایی خانه ی من می گریزد روحم از تن . بعد از آن گفتار زیبا خام گشتم من همان جا . شد به پا جشن عروسی کیک و شام و دیده بوسی . بعد از آن دیگر ندیدم هرگز آن اوقات بی غم . قسمتم یک مرد جانی ، اندکی لوس و روانی ، بی اراده همچو یابو، پرخور و مغرور و پر رو . بشنو از من جان خواهر، هر که کرد این دوره شوهر ؛ خاک بر سر گشت و حیران . شد پشیمان شد پشیمان شد پشیمان......

1400/06/22

|

15:57

مدیر استارتر

عضویت: 1399/10/04

تعداد پست: 108

راه بهتری سراغ نداری؟

1400/06/22

|

15:57

مدیر استارتر

عضویت: 1399/10/04

تعداد پست: 108

اخی چیزی که نداره بهش بگو میتونی یا نه اگه گفت نه دیگه هیچی

نه مطمئنم نه نمیگه از خداشه ولی من خجالت میکشم

1400/06/22

|

15:59

عضویت: 1400/03/16

تعداد پست: 1828

نه مطمئنم نه نمیگه از خداشه ولی من خجالت میکشم

اخی تاکی خجالتی بشی ...؟

بهش بگو اشکالی نیست

باز آمد شوهر بی بهانه، با ادایی کودکانه، هیکلی چون استوانه می کند غر غر به خانه، یادم اید روز اول، گردنش کج، دست و پا شل . پیش بابا موش میشد سر خیس تا گوش میشد . دختری افتاده بودم مهربان و ساده بودم نرم و نازک، شاد و چابک. چشمهایم همچو اهو، عطر موهایم چو شب بو . می شنیدم از لب او حرفایی همچو جادو : من غلام خانه زادت، جان دهم هر دم به یادت، گر نیایی خانه ی من می گریزد روحم از تن . بعد از آن گفتار زیبا خام گشتم من همان جا . شد به پا جشن عروسی کیک و شام و دیده بوسی . بعد از آن دیگر ندیدم هرگز آن اوقات بی غم . قسمتم یک مرد جانی ، اندکی لوس و روانی ، بی اراده همچو یابو، پرخور و مغرور و پر رو . بشنو از من جان خواهر، هر که کرد این دوره شوهر ؛ خاک بر سر گشت و حیران . شد پشیمان شد پشیمان شد پشیمان......

1400/06/22

|

16:01

مدیر استارتر

عضویت: 1399/10/04

تعداد پست: 108

اخی تاکی خجالتی بشی ...؟ بهش بگو اشکالی نیست

چطوری بهش بگم چی بگم؟

1400/06/22

|

16:02

عضویت: 1400/03/16

تعداد پست: 1828

چطوری بهش بگم چی بگم؟

بگو که یه مشکلی دارم ولی روم نمیاد بهت بگم

وقتی که گفت بگو توا بگو که من شکمم خیلی بزرگ شده و نمیتونم واژن رو تمیز کنم

میتونی کمکم کنی

اونم حتما میگه که من کمکت میکنم

باز آمد شوهر بی بهانه، با ادایی کودکانه، هیکلی چون استوانه می کند غر غر به خانه، یادم اید روز اول، گردنش کج، دست و پا شل . پیش بابا موش میشد سر خیس تا گوش میشد . دختری افتاده بودم مهربان و ساده بودم نرم و نازک، شاد و چابک. چشمهایم همچو اهو، عطر موهایم چو شب بو . می شنیدم از لب او حرفایی همچو جادو : من غلام خانه زادت، جان دهم هر دم به یادت، گر نیایی خانه ی من می گریزد روحم از تن . بعد از آن گفتار زیبا خام گشتم من همان جا . شد به پا جشن عروسی کیک و شام و دیده بوسی . بعد از آن دیگر ندیدم هرگز آن اوقات بی غم . قسمتم یک مرد جانی ، اندکی لوس و روانی ، بی اراده همچو یابو، پرخور و مغرور و پر رو . بشنو از من جان خواهر، هر که کرد این دوره شوهر ؛ خاک بر سر گشت و حیران . شد پشیمان شد پشیمان شد پشیمان......

1400/06/22

|

19:06